فكاهیات

آن مرد رفت!؟

چیز هایی که در آینده در توئیتر و فیس بوکِ آقای ظریف خواهیم دید و خواهیم شنید؛ ظریف هنگام تبریک سال‌گرد ازدواج اشتون برای او توییت کرد: ما کلا تعداد ۳۲۴۶ تا و نصفی سانتریفیوژ داریم… رنگش رو هم برات می فرستم…بای. ظریف از طریق اسکایپ در جشن نامزدی فرانسوا اولاند: فرانسوای عزیز صورت‌جلسه‌ی دیشب …

جائی دورتر… شاید وقتی دیگر.

“می‌دانم که آن‌روزها، اغلب با دوست‌هایش جیم می‌شد و به خواهرهای کوچک‌ترش رشوه می‌داد تا تکالیفش را انجام بدهند. مادر آن‌روزها چیز زیادی از سرنوشتش نمی‌دانست، شاید اگر می‌دانست، بیش‌تر فرار می‌کرد؛ به جائی دورتر از موزه…” – – – – سودای مادرم. ساندرا سینروس. کتابِ داستانِ همشهری. شماره‌ی آذر۹۱

علافی!

کار و زندگیِ معلومش همین است که تلفن همراه زعمای شهر را گیر بیاورد و وقت و بی‌وقت مخِ حضرات مسئول را کار بگیرد بابت پی‌گیری پیش‌رفت پروژه‌های عمران شهری و سؤال در خصوص طرح‌های آتی و البته زمان و نحوه‌ی افزایش پروازهای فرودگاهِ خوی و رقمِ دقیقِ تناژ زباله‌ای که هر شب از معابر …

دور دنیا در هشتاد روز

از الآن تا روز انتخابات کم از هشتاد روز مانده. دور دنیا را هم که بخواهی به سرعتِ “آقای فیلیس فاگ” بگردی، در هشتاد روز تمام می‌شود. یعنی به عوض وقتی که صرف می‌کنید برای دوره چرخیدن محله به محله برای اخذ حمایت زعمای قوم و ریش سفیدها و معتمدین و لابی‌های شبانه و نصف …

دکتر!

با کله‌ی صاف و شکمِ نیم برآمده و پیراهنِ سفیدی آستین کوتاه در سیف و شتا! و سیبیل‌های عین قیطان کش آمده، بیش‌تر شکل قصاب‌های دلالِ میدانِ دواب است تا دکتر. ولی هم‌کارها دکتر صدایش می‌زنند. شب کار و صبح کار و عصر کار است. عین آن پیرمردهای مسجد نشین که سر و ته‌شان را …

برگشتیم!

فقره‌ی تحریم‌های فلج کننده، دامنِ دامنه‌ و هاست ما راه هم گرفت و به سبب مشکل نقل و انتقال پولِ خارجکی، به جهت تمدید اشتراک فضا و نام در فضای مجازی، باعث از کار افتادن www.sarir209.com به مدت سه شبانه روز شد. با سپاس از جناب زاهدِ عزیز که زحمت تمدید اشتراک دامنه و فضا …

البَیک

به لطف دوستان هم‌شهری که مدیر ثابت یکی از هتل‌ها هم‌جوارند و قبلن چند نوبت مزاحم‌شان شده‌ایم و بازدید مفصلی! از انبار تحت اختیارشان داشتیم و هر نوبت دلی از عزا درآوردیم، دی‌شب به مناسبت یادبود شب‌های آخر حج۹۱، میهمان رستوران “البَیک”شدیم. غذای ویژه‌ی رستوران‌های زنجیره‌ای البیک که برند معروفی در عربستان است، مرغ سوخاری …

نیت

مادر ساده‌دل شهید که دعا به جان ما گویان که آورده‌ایمش خرید و برای دختر و عروس و نوه‌هایش گردن‌بند مروارید خریده‌ایم و کلی تخفیفات اخذ کرده‌ایم و خُلق‌مان تنگ نشده از پا به پائی با او که آرام آرام راه می‌رود و هی می‌نشیند تا نفس تازه کند، از طلا فروشی آمد بیرون و …

املتِ مکّی

از روزی که با بچه‌های رستوران طرح دوستی ریخته‌ایم نقشه‌ی شوم دست‌برد به انبار و کش رفتن اسبابِ ساختن یک دست! املت مَشت، همه‌ی همّ و غمّ‌مان شده‌بود. گوجه‌های تر و تازه و پیاز و خیار در انبار سرد و مهم‌تر از آن‌ها، تخم‌مرغ‌های بسته‌بندی شده‌ در انبار نگه‌داری مواد خشک، هر بار که برای …

مردان آنجِلُس

رفیق زبان‌دان ما که قبلا + معرف حضور شده، در حرکتی جدید وقتی در علافی یکی دوهفته‌ای بعد ادای مناسک از نشستن در هتل و بی‌برنامه‌گی کلافه شده، عزم کشف معابر و شوارع مکه به سرش زده. از دی‌روز هم غیبش زده بود و آیند و روندش محل شک و تأمل و تردید بود. ام‌روز …