ماه: ژانویه 2010

این دشمن همیشگی

صبح ششمی بود که پیرمرد آمده بود. شده بود کار هر روزش که بیاید و تا لنگ ظهر، یک لنگه پا بایستد و آخر سر، دست از پا درازتر برگردد خانه شان. پیرمرد لابد جزء آن پدر بزرگ هائی بود که وقتی خمیازه های ۱۰ صبح به بعد نوه ها را می بینند نهیبشان می …