ماه: اکتبر 2013

تجار قریش

علی‌رغم همه‌ی شعارها، خرید یکی از مؤلفه‌های اساسی سفر حج و عمره و البته هر سفر زیارتیِ دیگریست. خاصه آن‌که سفارش دینِ مبین است که با دست پر از سوغاتی از سفر برگردی و چشمِ چشم به راهان را با تحفه‌ای به دیدن دوباره‌ات روشن کنی. الغرض، یکی از دوستانِ هم‌سفر که پایش عیب و …

یادت در من جاوید…

پارسالِ قمری هم‌این روز و هم‌این دقائق و هم‌این لحظات در شوری شیرین با دلی پر از اضطراب و امید غسل کرده و جامه‌ی دنیا از تن برون کرده و به هیئت سپید جامه‌گان درآمده وقتی ضربان قلب‌ها در آخرین لحظاتِ قبلِ شروع مناسکِ تمتع کمی بیش از دو برابر ِ معمول می‌زد لبیک گفتیم …

سُــرفه!

شبی از نیمه گذشته، غرق در سیرِ آفاق و اَنفُس و پس از حال خوشی که از بعد زیارت شبانه‌‌ی روضه‌ی منوره دست داده بود، در امتداد دیوار یک‌دستی که معلومست بعدا به ساختمان مسجد وصله شده و سرتاسر ضلع جنوبی را از منتهی الیه شرقی و مقابل گنبد خضراء تا حد غربی دیوار که …

حجک مبارک

ساعت ده صبحِ سه‌شنبه هجدهم مهرماه سال نود و یک خورشیدی، هم‌زمان با طیاره‌ی بوئینگِ ۷۴۷ ما که چهارصد-پانصد زائرِ ایرانی را تا “مطار عبدالعزیز الدولی” رسانده بود، طیاره‌هائی از هند و چین و آلمان و نایروبی هم در فرودگاه بین‌المللی بندر جده پهلو گرفته بودند و حجاج – بقول جلال- منتظرالورود به خاک عربستان …

این یک ارادت‌نامه است!

به پاس قدمی که رنجه فرمودید و به جلسه‌ی نقدِ کتابم آمدید به حرمت آن یک‌صدوپنجاه‌ویک کتابی که از سال ۱۳۴۸ تا یومنا هذا نوشتید و معلمِ نسل ما و نسل پدران ما بودید به افتخار هم‌عصر بودن با دُرِّ یتیمی چون شما به اشکی که از چشمانتان ریخت وقتی این شاگردِ کوچک، تحویل درس …

مصداق جهاد فی سبیل الله

“به هرحال ان‌شاءالله که همه‌تان موفّق و مؤیّد باشید. ام‌روز خوشحال شدیم شماها را ملاقات کردیم؛ هم‌چنین آقاى مهدى‌قلى رضایى را، هم‌چنین یک بار دیگر آقاى نورالدّین را. ان‌شاءالله که همه‌تان موفّق باشید، مؤیّد باشید، ان‌شاءالله همیشه سربازان ثابت قدمِ انقلاب باشید همه‌تان. هم‌چنین خانم سپهرى که واقعاً زحمت کشیدند، کار ایشان، خیلى با ارزش …

پائیزیه (شماره‌ی دوم)

سوزِ سرمای روح‌فزای پائیز با لذتِ نشستن دورِ بساطِ آتش و دوختن نگاه به چین و شکنِ شعله‌های زرد و قُل قُلِ کتریِ دوده گرفته و نیوشیدنِ چایِ داغِ تازه دمی که ممزوج و معطر به بوی چوبِ نیم سوخته است… آری! این‌چنین است پائــــــــیز؛ و این‌همه لذتِ جان‌بخشِ یک‌جا… .

پائیزیه (شماره‌ی یکم)

پائیز به بعدازظهرهای کوتاه و چرت‌های کم از یک ربعی‌اش به بوی هیمه‌ی آتش و هیزمِ نیم سوخته‌ی کنار بساطِ پیرمرد میوه فروش به خنکای خزیده زیر پوست آدم وقتی شب خسته از یک‌روز کار کج می‌کند سمت خانه به برگِ درختانِ سبز که مقابل نظر هوشیار یک‌هو هزار رنگ و هزار نقش می‌شود پائیز …

پائیزیه (شماره‌ی صِفرم)

الهی تو آنی که دانی حسابِ تک تکِ برگ‌های فرو ریخته از تنِ درختان بید و چنار و افرا و بلوط را به آنی و به وزشِ بادی توانی تنِ درختان بلرزانی و زمین را با برگ برگِ خزان فرش سازی. جنان‌که فرمائی: و ما تسقط من ورقهٍ الا یعلما + ( و هیچ برگی …