بایگانی برچسب: فرودگاه خوی

می‌خواهم بمانم!

روزی‌که برای سازمان در گوشه‌ای از محوطه دراندشت مزار و در ضلعِ مشرِف به جاده‌ی خوی – ارومیه، ساختمان نوئی ساختند که دفتر و دستک بخش اداری از ساختمان قدیمی کنار سالن‌های تطهیر و سردخانه بُن‌کن شود و بیاید در جائی آبرومند! که سر و صدا و ناله و شیونِ صاحب مُرده‌ها، گوشِ دوستان اداری …

فراز و فرودِ یک محسن عزیز

“یک محسن عزیز” را همان روزهای اولی که به زیور چاپ آراسته شد، زیارت کردم. بواسطه لطف نویسنده چیره دستش، خواهر بزرگوارم خانم غفارحدادی که یک نسخه‌اش را داغِ داغ و نو به نو و از چاپ‌خانه درآمده و نیامده، نوشته و مُهر کرده، برایم فرستاد. که قصه زندگی شهیدی بود که قبل‌تر اسمش را …