دست‌های بسته؛ دست‌های باز؛ دست‌های آلوده

در شگفتم از کار دنیا که روزی روزگاری صد و هفتاد و پنج غواص شهید، با دست‌های بسته توانستند از شرف و غیرت و آزادگی ایران‌مان دفاع کنند و حالا حضرات با دست‌های باز هر آن‌چه را که به دست آورده‌ایم را از دست می‌دهند و بعد پذیرفتن بازدید “کنترل شده” از تاسیسات نظامی و تعطیلی کلهم اجمعین تاسیسات هسته‌ای و توفق همه‌ی فعالیت‌های مرتبط، در گام بعد توافق دارند آماده می‌شوند به پذیرش بازرسی از گنجه‌ها و کمد دیواری‌ها و اتاق خواب رئیس جمهور و هیئت محترم وزیران.
گرچه از تیمی که نصف بیش‌تر عمرش را زیر سایه‌ی کدخدا بوده و پاسپورتِ آن‌ور آبی دارد و اهل و عیالش ساکن و محصل فرنگ‌اند و گاه گداری برای تعطیلات و سیزده به در به ایران برمی‌گردند، انتظاری بیش‌تر از این نمی‌توان و نباید داشت… .

دیدگاه‌ها

پاسخ دادن به خواهر شهید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *