بایگانی برچسب: اخلاص

سبزِ سرخ

لباس سبزی که با فانوسقه‌ی کلفتِ یشمی رنگی مرتب شده و در سینه‌ی چپش آرم زردرنگ سپاه دوخته شده بود در قامت یک جوان قد بلند و خوش سیما که چهره‌ی بشاش و محاسنِ بلند و پوتین‌های خاک خورده داشت، همه‌ی تصویر کودکی‌های من از سپاه و از پاسدارها بود. پاسدارهائی که همه یک شکل …

سواد

بعد از پرواز پر کش و قوس و فراز و فرود و سقوطی که ما را به هر والذاریاتی بود رسانید به فرودگاه مدینه و طی تشریفات گمرکی، یکی دو ساعتی طول کشید تا برسیم هتل. یکی دو ساعت مانده به غروب. بی‌خوابی شب قبل و دوندگی‌ در فرودگاه‌های مبدأ و مقصد و البته حین …