خارج از موضوع دل نامه دل بر برفت و دل شده گان را خبر نکرد… توسط حسین شرفخانلو در سه شنبه, اردیبهشت 12, 1391 قبول! من تنبل… ولی این دلیل نمی شد که بروی و پشت سرت را نگاه نکنی! نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط آیه خوی دل نامه ذکر روزمرهها سفر شیعهگی نوستالوژی دنای خاطرهها جماعت خدا دل نامه سفر شیعهگی ویلچر راندن به اقیانوس آیتی پولیتیک جماعت خدا دفاع دل نامه روزمرهها شهیدانه شیعهگی یادداشتهای جنگی ۰۴
سوسن جعفری ۱۳۹۱-۰۲-۱۲ در ۴:۰۴ ب٫ظ پاسخ این تصویر فوقالعاده است! عکاسش خودتانید؟ راستی! کتابهایی که دارم ویرایششان میکنم، حاوی سخنان رهبری است و من … چه حظی میبرم ولی …
دانیال همت ۱۳۹۱-۰۲-۱۳ در ۰:۰۹ ق٫ظ پاسخ مـن و تـیـر چـــراغ بـرق دردمــان یـکـی اسـتــ شـبــ کـه مـیــشـود.. سـرمـان تـاریـکـــ ، دلـمـان پــر نـور… صـبـح کـه مـی شــود… سـرمـان سـنـگـیـن ، دلـمـــان خـامـوش…
جایی میان ابرها ۱۳۹۱-۰۲-۱۳ در ۱۰:۱۰ ق٫ظ پاسخ پاییز را پر از هیجان کردی،با سیب های قرمز زنبیلت این کودک جنون زده بعد از این،پاییزها انار نمی خواهد!
دیدگاهها
این تصویر فوقالعاده است! عکاسش خودتانید؟
راستی! کتابهایی که دارم ویرایششان میکنم، حاوی سخنان رهبری است و من … چه حظی میبرم ولی …
مـن و تـیـر چـــراغ بـرق دردمــان یـکـی اسـتــ
شـبــ کـه مـیــشـود..
سـرمـان تـاریـکـــ ، دلـمـان پــر نـور…
صـبـح کـه مـی شــود…
سـرمـان سـنـگـیـن ، دلـمـــان خـامـوش…
پاییز را پر از هیجان کردی،با سیب های قرمز زنبیلت
این کودک جنون زده بعد از این،پاییزها انار نمی خواهد!