زاهد از کوچه‌ی رندان به سلامت بگذر

ای گدایان خرابات
خدا یار شماست
چشم اِنعام مدارید ز اَنعامی چند

پیر می‌خانه چه خوش گفت به دُردی کشِ خویش
که مگو
حال دل سوخته با خامی چند

حافظ از شوقِ رخِ مهرِ فروغِ تو بسوخت
کامگارا
نظری کن
سوی ناکامی چند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.