خواندن چشم آدمها، مهارت میخواهد! توانی که همه ندارندش.
بیشتر آنها هم که این موهبت را داشتهاند، بروزش نمیدهند و خیلی کم اتفاق بیفتد که که مثل منی که بیجکهای فهمش کُند عمل میکنند، بفهمد که طرف توان خواندن اسرار نهان چشمها را دارد.
این را – توانائی خواندن چشمها – اضافه کنید به دانستن زبان مخاطب و فهمیدن اینکه با هر کس به چه زبانی باید سخن گفت.
و او هر دوی این ویژگیها را داشت!
هر دوی این ویژگیها را داشت که وقتِ عید دیدنی و حین مصافحه، تبریک سالی نوی هر کس را به زبانی گفت و وقتی نوبت به من رسید، زل زد توی چشمهایم و جای تعارفات معمول، با تبسمی که روئید گوشهی لبش، گفت که؛
شهیدلر ثوابیندا اولاسیز…!
(خدا اجر شهید بهتان بدهد)