با کریمان

ام‌شب
در خنکای نسیمی که از بهشت وزانده‌ای و می‌دانم که در هر وزشش، عطر بالِ فرشته‌ای است که از عرش و در رکاب “روح” نازل شده تا سهم تقدیر هر کدام‌مان را به محضر صاحب علیه‌السلام آورَد،
چشم در چشم آسمانی که در تسخیر ملائک است و تا سحر، سلام دارد و تسلیم،
دست و دل پرگناه به سویت خواهم آورد و می‌دانم که با کریمان کارها دشوار نیست… .
برای‌مان بنویس خوبی
بنویس رحمت
بنویس غفران و مغفرت
بنویس که یار با ما باشد و دلِ ما در گروِ محبتش!
بنویس عمرمان را که صدقه‌ی راه او باشد و فدائیِ نیتِ بزرگی که برای عالم داری و دارد… .
آمین!

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.