از من به‌جز این های و هو؛ آداب و ترتیبی مجو!

الهی!
به حقِ این شب عزیز و این قدرِ متعالی که رزق بنده‌گانت را در قالب آن مقدر می‌کنی؛
روغنِ ریخته از عمر به غفلت رفته‌ی ما را
نذرِ روشنائی‌ای کن که قرار است به نورش دنیا نورانی شود.
الهی!
این‌که این تن و این دل و این جان
کم از آن است که صدقه‌ی بلاگردانیِ مردِ موعودت شود، درست! اما تو به‌ اعجاز کردگاری‌ات معجزه‌ای کن تا که جانِ بی‌قابلِ ما، قابلِ جانِ جانانِ سفر برده‌مان شود.
و خونی که در رگ‌هایمان جاریست، به شرفِ ایثار و نثار در راه او مشرف شود… .
آمین.

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.