تکان‌ها تکانش نداد!

“علامه طباطبایی در احوالات استادشان آقا سیدعلی آقای قاضی خاطره‌ای دارند که نقل به مضمونش این است:
روزی در کلاس درس بوده‌اند که گویا زلزله می‌شود.
همه‌ی طلاب فرار می‌کنند.
سقف می‌ریزد… . گرد و غبار آوار که می‌خوابد، تازه یاد استاد می‌افتند که وقتِ فرار آن‌ها از جایش تکان نخورده بود و برمی‌گردند می‌بینند اشان همانطور سر جایش چهارزانو روی تشک‌چه پشت میز کوچک طلبگی‌اش نشسته‌اند… .
چشم‌شان که به طلاب و هول و هراس‌شان می‌افتد با تاسف سر تکان می‌دهند و می‌گویند: أین المُوحّدون؟
علامه، این خاطره را به نشان موحد بودن استادشان آقای حاج سیدعلی آقای قاضی رضوان الله علیه آورده‌اند که زلزله هم از جای‌شان تکان نداد.”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.