شهیدانه شهید بدست می آید… از دست نمی رود! توسط حسین شرفخانلو در چهارشنبه, می 5, 2010 اشک چشم هاش رو که پاک کرد، رو به جوانی که نشسته بود بغل دستش و چشم هاش پُر سوال بود گفت: مادر! فقط خدا می دونه که کی رو به م داده بود… و فقط خودش می دونه که کی رو ازم گرفت! نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط پولیتیک جماعت خدا حسینیه دفاع شهیدانه شیعهگی عزیز زیبای من آیه جماعت خدا حسینیه خوی روزمرهها شهیدانه شیعهگی برای حاج ولی جماعت خدا حسینیه خوی دفاع شهیدانه شیعهگی جنگنامه (شماره صفرم)