نُه ِ دَه

می گویند: نُه ِ دی و من ناخودآگاه یاد چشمان اشک بار مادر پیری می افتم که دستان لرزانش در دست پسرش بود و صدایش می لرزید و فریاد می زد:
یا حسین!
پسرم، تنها پسرم، فدای علمت! فدای علی اکبرت!
من زنده باشم و علم تو را بسوزانند؟

دیدگاه‌ها

  1. اباذر

    مرد زن پیر وجوان کودک و بزرگ در هر سن و سالی امده بودند تا اتمام حجتی کرده باشند که ما اهل کوفه نیستیم چه منظره زیبائی ۹ دی تجلی پیوند امت و ولایت و تحقق بصیرت امت در فتنه زمان

  2. ناشناس

    بسم الله
    حاجی جان از توجت خیلی ممنونم،باز هم مثل همیشه به حقیر لطف کردین،عصبی نیستم ولی ناراحت هستم،تا به امروز هم چون از کسی اسمی نبرده ام و از کسی حمایت نکرده ام ،به همین خاطر هم حرفهایم را راحتتر میزنم،مقاصدم را در پشت کلمات و جملات پنهان کرده ام،اگر کسی یکذره بینش داشته باشد منظور حرفهایم را متوجه میشود،به فکر مقام پست هم نیستم،هدفم اظهار عقاید و انتقاد از رفتار برخی خواص است،شاید مخاطب چندانی نداشته باشند ولیفعلا وسعه ما در این حد است،در ضمن دست آنکسی که مارا از این دنیا خلاص کند را میبوسم،از قدیم گفتن زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد،ولی اتفاقا هدف ما بر باد رفتن سرمان است.اگر نیت و هدف این باشد بدون ملاحظه حرفهایت را خواهی زد.
    دوباره از توجهتون بی نهایت ممنونم،بر سره حقیر منت نهادید،امیدوارم بتوانم جبران بکنم
    در پناه حق

بخش دیدگاه‌ها بسته شده است.