حین گشت روزانهاش وقتی بلوار مقابل اداره را گز میکرده دیده که از روی صندوق عقب پرایدی داغان، کیسهی آردی سُر خورده و افتاده کف خیابان. تر و فرز کیسه را برداشته و انداخته پشت وانتش و به سرعت رفته پیِ پراید که کیسهی آردش را بدهد و هرچه گازیده و چراغ و بوق زده، …