ما قوم ظلوم ِ جهول

می‌گفت هیچ‌ حرفی را به قیمت گوینده‌اش نخرید!
می‌گفت تدبر و تفکر مال همین‌جاست که آن‌را روی حرفی که می‌شنوید بگذارید که از صافی ِ فهمی که دارید رد شود! که اگر توانست رد شود بپذیریدش.
و آیه می‌خواند که:
وَالَّذِینَ إِذَا ذُکِّرُ‌وا بِآیَاتِ رَ‌بِّهِمْ لَمْ یَخِرُّ‌وا عَلَیْهَا صُمًّا وَعُمْیَانا
که یعنی: اهل معنا آیه و مثال و نشانه را از خدا هم حتی چشم و گوش بسته نمی‌پذیرند!
آیه می‌خواند و حسرت می‌خورد از تجاهل‌هائی که می‌دید و می‌دید که روی خیلی از نادانی‌هایمان اسم دین و تکلیف و حجت و شرع حک کرده‌ایم و گوش و چشم ِ فهم‌مان را قربهًَ‌الی‌الله بسته‌ایم روی دیدن دیدنی‌ترین آیات عالم و فهمیدن فهمیدنی‌ترین نشانه‌هائی که می‌شود فهمیدشان.
و آیه می‌خواند:
إِنَّهُ کَانَ ظَلُومًا جَهُولا!
که بگویدیمان؛ راستى که ما آدم‌ها ستمگرانى نادانیم

دیدگاه‌ها

پاسخ دادن به جایی میان ابرها لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *