یادت در من جاوید…

پارسالِ قمری
هم‌این روز و هم‌این دقائق و هم‌این لحظات
در شوری شیرین
با دلی پر از اضطراب و امید
غسل کرده و جامه‌ی دنیا از تن برون کرده و به هیئت سپید جامه‌گان درآمده
وقتی ضربان قلب‌ها در آخرین لحظاتِ قبلِ شروع مناسکِ تمتع کمی بیش از دو برابر ِ معمول می‌زد
لبیک گفتیم و در حرمِ احرام در آمدیم و عازم عرفات شدیم… .
و ام‌سال
از آن لحظاتِ شیرین که تا تجربه‌اش نکنی ندانی لذت و حلاوتش را
حسرتی به جا مانده و چشمانی دوخته به صفحه‌ی تله‌ویزیون که حاجیانِ عازمِ عرفات و مشعر و منا را نشان می‌دهد و بغضی شیرین که گلویت را می‌فشارد… .
وَ لِلَّه عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلا +

دیدگاه‌ها

  1. مریم

    این خبر را برسانید به کنعانی ها
    بوی پیراهن خونین کسی می آید …
    چیزی نمانده تا محرم ارباب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.