به بهانه‌ی پنجم مرداد، سال‌روز سفر ره‌بر به سرِ ایران؛ آذربابجان

سنت نیکوی دیدار با مردم اقصی نقاط کشور، از دوره‌ی ریاست جمهوری آیت‌الله خامنه‌ای آغاز شد.
در همه‌ی بیست و هفت سالی که آقا، ردای رهبری بر دوش‌شان است، سالی نبوده که ایشان بار سفر نبندند و باری نبوده که امت به استقبال از امام خویش سر از پا نشناسند.
سفرهای رهبر انقلاب نه از جنس سفرهای حضرات دولتی است که پر باشد از وعده و وعیدهائی که بیش‌تر بوی انتخابات می‌دهند و کم‌ترین سطح تماس با مردم در آن‌ها برقرار می‌شود.
اولین مولفه‌ی سفرهای استانی رهبر مدت زمان زیادی است که در هر استان بیتوته می‌کنند. انگار که نه به سفر که برای ماندن آمده‌اند و زمان زیادی که صرف ماندن در استان می‌شود باعث تعداد بیش‌تر دیدارها و تماس بیش‌تر مردم با رهبر و لمس بهتر شرایط برای رهبر می‌شود.
دیدارهای رهبر که معمولا برنامه ریزی شده و بر اساس قاعده و اصول است، پس از سخنرانی عمومی در ورزشگاه شهر، با دیدار خانواده‌ی شهدا شروع و با حضور در منازل شهدا پایان می‌یابد. انگار که رهبر بخواهد به همه – مردم و مسئولین – بفهماند که خیر دنیا و آخرت‌شان در رسیدگی به امور مربوط به شهدا و خانواده‌ی ایشان است.
رهبر در سفرهای استانی‌شان، به عنوان عالی‌ترین مقام سیاسی کشور، نه در استانداری – که نماینده سیاسی حکومت در استان است – که در بیت امام جمعه بیتوته می‌کنند و در همه‌ی این بیست و هفت سال زعامت‌شان، هیچ تشریفات و تجملاتی را به شعاع اطراف‌شان راه نداده‌اند و سکونت‌شان در منزل امام جمعه و نرفتن به هتل‌های طرف قرارداد استانداری‌ها و حتا مهمان‌سراهای دولتی و آماده‌ی موجود در مرکز استان همه نشان از مشی رهبری دارند که می‌خواهد در نزدیک‌ترین نقطه به مردمش بایستد و این شیوه‌ی کسی است که بارها و بارها گفته که معذوریت‌ها و ممانعت‌های امنیتی اگر نمی‌بود، همان پیکان را سوار می‌شد برای تردد و وقت سفر، مثل مردم عادی برای خودش و فرزندانش بلیط هواپیما می‌خرد و نه در قسمتِ FIRST CLASS طیاره که در ردیف‌های عادی بین مردمِ عادی می‌نشیند و همه‌ی قواعد و تشریفات مرسوم رهبرانِ دنیای مادی را به هم می‌زند… .

باز نشر در آناج

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.