در علم اقتصاد، یکی از عوامل مهم و پائین و بالا برنده ی ترخ تورم، تغییر قیمت حامل های انرژی است. یعنی اگر قیمت بنزین و گاز و گازوئیل پائین و بالا شود، به تبع آن قیمت نان و گوشت و تخم مرغ و اسکاج و کاغذ و میلگرد هم پائین و بالا می شود.
متغیری که بیشتر از هر چیز دیگری روی جو روانی جامعه تحت تاثیر می گذراد و اگر کسی بلد باشد از آبی که در تلاطم تورم گِِـل آلود شده ماهی بگیرد، اتوماتیک هم گلیم خودش را از آب می کشد و هم کیسه اش را زودتر از رفقا می دوزد… گرچه اثر روانی فوق، دیرپا نیست و با های می آید و با هوی می رود…
غرض، انتخابات از جهاتی اثری شبیه اثر تغییر نرخ حامل های انرژی دارد. یعنی اثر جو روانی برآمده از های و هوی روزهای تبلیغ و بالا و پائین آمدن شاهین ترازوی آرای حضرات، قبل این که اثرش را در انتخاب روز جمعه ی مردم بگذراد، موجی تولید می کند که موج سوارانش اگر ذره ای از انصاف به دور باشند و تقوای سیاسی نداشته باشند، هر حرفی را می زنند و هر پرده ای را می درند و هر حرمتی را هتک می کنند. این وسط وقتی موج و تب فروکش کرد و خدائی ناخواسته، موج سوار بی تقوا بر خر مراد سوار شد، تاوان هتک حرمت ها و پرده های دریده را از که باید ستاند؟
دیدگاهها
هوالحق
ادم میخواهد زار زار گریه کنه بر احوال خود و وضعیت تبلیغات نامزدها این همه اسراف که پول آن می تواند چندین خانواده ابرومند رابه نان و نوائی برساند بالاتر از همه این همه تهمت و افترا و بهتان و … که چه شود فردی بعنوان وکیل جماعت انتخاب شود و به مجلس برود ایا چه خبر است که پایه های این نوع خدمتگزاری با این بد اخلاقیها بنا نهاده میشه این همه گناه برای خدمتگزاری به مردم ….یاالعجب