یار ما سوی ما نمی‌نگرد…

آن‌قدر مسأله‌ی پیچیده پیش پایم سبز کرده‌اید و آن‌قدر کلافِ سر در گم دور و برم ریخته که مجال گشودن رمز از اسم مجعولی که برده‌اید را نداشته باشم.
من آدمِ حل مسائل سخت و معادلات بی‌شمار مجهولی نیستم و نبودم.
کفِ انتظارم از شما که همه‌ی اوضاع در مشت‌تان است و امور ما به اشاره‌ی شما می چرخد، این نباشد که با ما سر گران ندارید و کلام را مستقیم و بی‌واسطه حواله‌ام کنید؟
سخت است شنیدن سخن یار از زبان اغیار…
سخت است!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.