دل نامه ایـــــام توسط حسین شرفخانلو در یکشنبه, آبان 29, 1384 معلمی داشتیم که در مقابل شیطتنهای ما فقط به این بسنده می کرد که به رخمان بکشد: روزگاری نه چندان دور پشت همین میزها و نیمکتها ،شیطنتها را برای ما بیادگار گذاشته و رفته…. ایام خوش آن بود که با دوست بسر شد باقی همه بی حاصلی و دربدری بود… نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط آیه خوی دل نامه ذکر روزمرهها سفر شیعهگی نوستالوژی دنای خاطرهها جماعت خدا دل نامه سفر شیعهگی ویلچر راندن به اقیانوس آیتی پولیتیک جماعت خدا دفاع دل نامه روزمرهها شهیدانه شیعهگی یادداشتهای جنگی ۰۴
یه معلم ۱۳۸۴-۰۸-۳۰ در ۴:۲۳ ب٫ظ سلام . ممنون که سر زدی . راستی اگه معلمی می شناختید که وبلاگ داشت به من معرفی کنید
جلوه ۱۳۸۴-۰۹-۰۱ در ۱۰:۳۵ ق٫ظ ممنون که سر زدید و زیر سایه درخت خاطرات مردی را دیدم با خاطرات بجامانده موفق باشید
عاشورائيان ۱۳۸۴-۰۹-۰۲ در ۴:۴۵ ق٫ظ بسم الله النور // وبلاگ زیبایی دارید// حکاین شیعه قسمت اول نگاشته شد // یا حق
jaki ۱۳۸۴-۰۹-۰۳ در ۱۲:۰۹ ب٫ظ صبح جان کجایی؟خیلی منتظر می مونم بهم سر بزنی هنوز مطالب جدیدت رو نخوندم الان می خونم برمیگردم نظر می دم
جکی ۱۳۸۴-۰۹-۰۳ در ۱۲:۱۳ ب٫ظ مثل همیشه خوب می نویسی اما یه چیزی “سعی کن هیچ وقت عاشق نشی که بعد مجبور باشی واسش راه حل پیدا کنی” یک خرد گرا.
دیدگاهها
سلام . ممنون که سر زدی . راستی اگه معلمی می شناختید که وبلاگ داشت به من معرفی کنید
ممنون که سر زدید
و زیر سایه درخت خاطرات مردی را دیدم با خاطرات بجامانده
موفق باشید
از خداوند توفیق می طلبم که بیهوده نگذرانم
البته اگه غفلت نکنیم
بسم الله النور // وبلاگ زیبایی دارید// حکاین شیعه قسمت اول نگاشته شد // یا حق
صبح جان کجایی؟خیلی منتظر می مونم بهم سر بزنی هنوز مطالب جدیدت رو نخوندم الان می خونم برمیگردم نظر می دم
مثل همیشه خوب می نویسی
اما یه چیزی “سعی کن هیچ وقت عاشق نشی که بعد مجبور باشی واسش راه حل پیدا کنی” یک خرد گرا.
کجایی؟ نیستی .ما به روزیم از دیدنت خوشحال میشیم
سلام