اشتباه کردند.
روز تشییع سیدحسن در ورزشگاه کمیل شمعون بیروت، وقتی دسته اول جنگندههای عبری آمدند ترس بکارند و عربده بکشند بالای سر تابوت سید، ته دلم این بود که حالاست دور بزنند و برگردند و ورزشگاه و مردم و دو تابوت روی دست مردم را به آتش بکشند. همین را به بغل دستیم گفتم. گفت «جرأتش را ندارند.» گفتم «این کارها جرأت نمیخواهد. وحشیت میخواهد که اینها کرور کرورش را دارند.» گفت «نظام بینالملل این چیزها را تاب نمیآورد.» گفتم «نظام بینالملل طراحی شده ترمز من و شما باشد که حقمان را نگوییم و نگیریم و گرنه در این یک سال و اندی که هر روز و شب، این وحشیهای افسار پاره کرده، شخم روی شخم میزنند خانه و مردم و کودک و پیر غزه را، کی آمده بهش بگوید بالای چشمت ابروست؟» شانه بالا انداخت که «نمیدانم!» گفتم «خون آشامی مثل این بیشرف، اشتباه کرد که جنگنده فرستاد بالای سر جنازه و اشتباه کرد که آمد و نزده رفت! مثلا اگر ورزشگاه را به خاک و خون میکشید، کی عتابش میکرد که چرا زدی؟»
آن روز و آن دو بار که جنگندههای مسلح عبری آمدند و شیرجه زدند بالای سرمان و فقط عربده کشیدند و گم رفتند، جای ترس و جای اینکه ورزشگاه از ترس حملهی سومی، خالی از مردم شود، نفرت و شعار روئید روی دل و زبان مردم علیه اسرائیل و دور تابوت متراکمتر شد تا خود شب که خاک با تن سید آسود.
اشتباه کردند.
مثل آن روز که حمله کردند به ساختمان شیشهای که پخش زنده شبکه خبر را از بین ببرند و قضا را آن شیرزن نستوه روی آنتن بود و او در برابر لنزی که صدا و سیمایش را به دنیا مخابره میکرد، بیآنکه به عمرش دیدار نزدیکی با حمله هوائی داشته باشد یا تجربه کرده باشد بودن در زیر بمباران را و برخلاف تمام پروتکلهای گویندگان اخبار در دنیا که آموزش دیدهاند به هیچ وجه، از دست برای بیان منظور بهره نبرند، در کسری از ثانیه شیر شد و غرّید و دست به عتابِ دشمن بلند کرد و در کسری از دقیقه ورق را برگرداند و باخت را تف کرد توی صورت حریف وحشی. شاید اگر سالها برای آن لحظه آموزش دیده بود، سر بزنگاه زبانش بند میآمد و لرزه بر اندام و دستهایش میافتاد. که نیفتاد. که قوهی ایمان، هیچ جا و هیچ بار، مومن را تنها نمیگذارد و آنها که ترتیب حمله را دادند، اشتباه کردند!
و سحر امامی استوار و با صدای رسا ایستاد در سمت درست تاریخ.
زیرا صدا و سیما و زبان بدن او، به ایمان متصل بود. به ارادهی مقاومت. نه به تیر و ترکش و آهن و بمب و پدافند. و چه سیهروز است کسی که به جای خدا به ابزار دستساز بشر تکیه کند و توهم بزند پیروز خواهد شد!
در جنگی که «جنگ ارادهها و عزمهای راسخ[۱]» است، پیروزی مال کسی است که مسلح به «الله اکبر» باشد. همین!
[۱] رهبر معظم انقلاب. ۱۳۹۵.۰۳.۳
