جرعه ی بیست و سوم

1_8507230167_L600.jpg  

برون شو ای غم از سینه، که لطف یار می آید

تو هم ای دل زمن گمشو،که آن دلدار می آید

سر شب،وقتی داشتم آماده  می شدم  برم مسجد برای احیای شب بیست و سوم،به گناهام و روسیاهی ام فکر می کردم و اینکه کدوم یکی از گناهای این یک سالم بزرگتر از اونای دیگه بود… سر نماز این آیه تو نظرم اومد «« … لا تایئسوا من رحمه الله،ان الله یغفر الذنوب جمیعا»» که هرگز از رحمت خدای کریم نومید نشوید که خدا همه لغزشها را خواهد بخشید.

شاید بزرگترین گناه امسالم این بود که می خاستم از رحمت بی حد و حصر خدا ناامید بشم…

الهی بفاطمه و بحق سرها المستودع و بحق شهرک الحرام و بحق لیله القدر ««عجل لولیک الفرج»»