اِقرَأ کِتابَک توسط حسین شرفخانلو در پنجشنبه, اسفند 20, 1388 و جلال می گفت: من، اهل این روزگارم و نباید ندیده بگذارمش! نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط اِقرَأ کِتابَک دفاع سفر بلاتکلیف اِقرَأ کِتابَک پولیتیک جماعت خدا دفاع سفر شهیدانه شیعهگی خسوف در بیروت اِقرَأ کِتابَک جماعت خدا خوی سفر شهیدانه نوستالوژی شب چراغی در دست
دیدگاهها
و خوش به حال ِ “حال ” جلال!