فاطمیون صورت نیلی… توسط حسین شرفخانلو در جمعه, آوریل 6, 2012 ای که از کوچه ی شهر پدرت می گذری امنیت نیست، از این کوچه سریعتر بگذر دی شب از داغ شما فال گرفتم، آمد: دوش می آمد و رخساره… نگویم بهتر… نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط حسینیه شهیدانه شیعهگی فاطمیون بسکه سخت است فقط گریه کردن و کار دیگری نتوانستن… جماعت خدا ذکر سفر سفر قبله شیعهگی فاطمیون یک بام و دو هوا اِقرَأ كِتابَك جماعت خدا شهیدانه شیعهگی فاطمیون عیدانه فراوان شد؛ تا باد چنین بادا… .
