و این اولین و شاید آخرین تشییعِ جنازهای بود که دیدم کسی اشک نریخت و لبِ حسرت نگزید و از مرگِ میتِ تازه درگذشته متأسف و متأثر نشد.
حتا دیدم نوهی مرحومِ روی تابوت در حالِ تشییع را که حق به جانب میگفت: چه خبر است این همه عمر! زندگی ۵۰ سال، ۶۰ سال، ۷۰ سال… ۱۰۶ سال هم شد عمر؟ ببین کِی تا حالا نمرده بود!