این یادداشت باید زیر هزار کلمه باشد. چون میهمان سخنران برای برنامه امروز زیاد داریم و سهم من کم از ده دقیقه است و به تقریب، خواندن هزار کلمه کمِ کمش ده دقیقه زمان خواهد برد. هزار کلمه، برای کسی که در سی چهل سال اخیر، هویت اجتماعی برای شهر ساخت و گسست فرهنگی بوجود …
سه ماه است از جائی به جائی شدهام که مجال از خیلی کارهای ریز و درشتم گرفته شده و دست و دلم از نوشتن دور شده و بین من و کلمه فاصلهای افتاده که در بیست سالِ سابق بیسابقه است. اگر امروز بیست و دوی بهار نبود و روز به سالگرد شهادتت نمیرسید، دور و …
هفت هشت سال پیش، برای برگزاری نشست معرفی و نقد کتاب یکی از همشهریهای خوش ذوق دعوت شده بودیم به کتابخانه عمومی حکمت در شهر ایواوغلی. ایواوغلی شهریست در ۳۰ کیلومتری خوی. سرِ سهراهی ماکو-خوی-تبریز که چندین و چند شاعرِ محلیِ خوشقریحه دارد، هر کدام با یک قطار شعر و جالبتر اینکه یکی از شعرای …
آقای شیخ محسن مجتهد شبستری که به رحمت خدا رفت، بعد از مرحوم آقای مشکینی و دو امام جمعه شهید (آیتالله مدنی و آیتالله قاضی) و مرحوم آقای ملکوتی، سالها امام جمعه تبریز بود. آن سالها نماز جمعه تبریز در سولهای عریض کنار عمارت ارگ علیشاه تبریز اقامه میشد و هر قشر و گروهی از …
سه چهار ماه قبل، روزیکه یکی از دوستان فضای مجازی به بهانهی سالگرد درگذشت مادر شهیدی عزیز، دورهی ختم قرآن گرفت و یک جزءش را داد به من و من در پستوی سالن پذیرش سازمان نشسته بودم و سرم به خواندن خطوط جزء نوزدهم قرآن مشغول بود، مردی باریک اندام و پا به سن گذاشته …
من هم مثل شما فکر میکردم بعضی آیات قرآن، مربوط به وقایعی هستند که در گذشته اتفاق افتاده و علتش فهم ناقص و عقل ناقصتر بشر بوده و امروزِ روز، بعد از ۱۴۰۰ سال و از پس اینهمه پیشرفتها که در علم و فرهنگ و تمدن و روابط بشری بوجود آمده، دیگر ممکن نیست لنگهی …
خبرش را داشتم که به تبعید از مرکز استان فرستادهاندش اینجا که تا اطلاع ثانوی، آب خنک بخورد. بنیاد شهید خوی هم در اجرای تصمیم اداره کل، کلیدِ موزه شهدا را از بین دسته کلیدهای بلااستفادهی افتاده در گوشه انباری، سوا کرده و با یک بخاری برقی داده دستِ سیدِ تبعید شده از ادارهی کل …
به اسمش نمیآمد که اینهمه شیرین باشد؛ «تاریخ علم در دوره اسلامی» و نمیدانستم استادش اینقدر شیفتهی پیامبر باشد و اینقدر با حرارت و پر از شوق از رسول خدا بگوید و «پیامبر اکرم» از دهنش نیفتد و مفتونِ جانِ جهان باشد و شیفتهی محمد. که درود خدا بر او باد. نمیدانستم که پیامبر، فقط …
خداحافظی از کسی و جائی که دوستش داری، سختترین و ناممکنترین کار عالم است. و امروز روز خداحافظی بود. روز وداع. و من هیچوقت از این کلمه خوشم نیامده است که بوی تلخی و جدائی و دوری میدهد و چنگ میاندازد توی دلِ پر از تشویشِ آدم. هی از صبح میخواستم بروم حرم و هی …
کمی از اوضاع امسال عربستان بنویسم. اول اینکه خانمها بر خلاف دفعاتی قبلیای که در عربستان بودم، حضور بسیار پررنگی پیدا کردهاند در مناسبات اجتماعی. چند شب پیش حتا دیدم که یکیشان برقع مشکی به صورت با تویوتای سفیدرنگش لائی کشید از بین دو ماشینِ دوبله پارک کرده جلوی مسجد قطری و ویراژی داد و …