از کربلا که برگشتیم، نوبتی هم که بود، نوبتِ اصلان و رفقا و رقبایش برای شرکت در مزایدهای که برای بار دوم آگهی بود و باز، بند همان بود و بساط همان و آن سی و چند رقیب دوباره به صف شده بودند برای زمین زدنِ اصلان و باز پاکت روی پاکت انباشته شده بود …
ما ترکها بخواهیم شاهد مثال بیاوریم برای بیمبالاتی و لاابالیگری و پوچگرائی و نهایت درجهی اینها که شمردم را نشان دهیم میگوئیم: «فلانی حتا تاسوعا و عاشورا هم چراغ مغازهاش روشن است!» یعنی کار کردن در این دو روز و نه فقط این دو روز که تا روز سوم شهادت سیدالشهدا در باور ما و …
سفرنامه نویسیِ امروزِ روز با سفرنامه نویسیِ ده بیست سال قبل تومنی صنار توفیر کرده است. قبلتر، امکانِ اینهمه نوشتن فراهم نبود که الان هست. هرطور که حساب کنی، تایپ کردن راحتتر و سریعتر از با قلم نوشتن است و با قلم نوشتن دفتر و دستک میخواهد و جائی برای نشستن و نور کافی برای …
هر چیزی که انسان را از دانستن و فهمیدن در موردش منع کنند، ناخودآگاه جذاب میشود. شاید اگر آن ممنوعیت از اول نبود، کسی شوقی برای دانستن در موردش نداشت و هر بار بیتفاوت از کنارش رد میشد. کره شمالی، یکی از آن مناطق ممنوعهای است که دوست و دشمنش دوست دارند در موردش بدانند …
هر قدری که از بودن در بین سر و صدا و شعار و شور و حال و رقص پرچمهای سه رنگ و خوش رنگمان در ۲۲بهمن لذت میبرم، از مراسمهای دولتیای که برای جشنهای انقلاب برگزار میشود، لذت نمیبرم! نمیگویم «بدم میآید» که دچار گیر و گرفت کجفهمان نشوم و شما اصلا فکر کن که …
و این اولین و شاید آخرین تشییعِ جنازهای بود که دیدم کسی اشک نریخت و لبِ حسرت نگزید و از مرگِ میتِ تازه درگذشته متأسف و متأثر نشد. حتا دیدم نوهی مرحومِ روی تابوت در حالِ تشییع را که حق به جانب میگفت: چه خبر است این همه عمر! زندگی ۵۰ سال، ۶۰ سال، ۷۰ …
خانمِ سیاستِ خارجی اتحادیهی اروپائی، شال و کلاه کرد و از فرنگ آمد تا متحیر و انگشت به دهانِ آئینهکاریهای وزارت خارجه شود و بعد -بیآنکه کسی خبردار! شود- برود به سفارت اتریش در نیاوران و با اصحاب فتنه نشست مشترک برگزار کند و مادر آن وبلاگ نویس فوت شده در زندان را سخت در …
یکی از عوامالناسِ کم سواد که بعد از نیم روز انتظار در صفِ توزیعِ سبدِ کالا موفق به دریافت اقلامِ سبد شده بود، با شعفی آمیخته به تردید از بغل دستیاش پرسید: روغن و برنج و مرغ و پنیرش را قدرتی خدا به هر زور و ضربی که بود گرفتیم. ولی فکر کنم، سبدش را …
سابق بر سرمای استخوانسوزِ امسال اطعمه و اشربه و اشیاء خوراکی فاسد شدنی در دمای محیط را میگذاشتند در یخچال که در دمای نزدیک صفر حفظ شود و فاسد نشود، اما با سرمائی که امسال آمد و همه چیز و همه کس را به کام خود کشید، اطعمه و اشربه و اشیاء خوراکی را باید …
علیرغم همهی شعارها، خرید یکی از مؤلفههای اساسی سفر حج و عمره و البته هر سفر زیارتیِ دیگریست. خاصه آنکه سفارش دینِ مبین است که با دست پر از سوغاتی از سفر برگردی و چشمِ چشم به راهان را با تحفهای به دیدن دوبارهات روشن کنی. الغرض، یکی از دوستانِ همسفر که پایش عیب و …