ما خیلی که هنر کنیم، از کلهم اجمعین رمضانت، تشنگی و گرسنگی اش را می فهمیم و تحمل کردنش را.
اصلن اینکه گفته ای: ( نفس کشیدن در فضای رمضان، سُبّوحٌ قُدّوس کردن است و خواب هایتان عبادت) کار ما را راه می اندازد!
خیلی که هنرمند باشیم، نفس هایمان را عمیق تر می کشیم و خواب هایمان را عمیق تر می بینیم.
نکند انتظار داری روزه هایمان با بوسه بر لعل لبت افطار شوند؟
دیدگاهها
جز بر آن لعل لب که میگون است
مِی حرام است؛ خاصه در رمضان؛
روز ِ ماه رمضان، زلف میفشان؛ که فقیه،
بخورد روزه ی خود را، به گماناش که شب است
بابا رمضان!!
تشنگی!! گشنگی!!!
خودمونیم گرسنگی و تشنگی های دیگر را چه کنیم؟
با چه چیزی باید خودمون رابه خدا نزدیک کنیم؟
راستی منم میتونم خودمو با امام زمان مقایسه کنم؟
منم میتونم بگم فقط ….!!
بگذریم!!!
نکند اتظار داری که ما انتظار نداشته باشیم ما را آدم کنی…!؟
(سفر قبله) تان حال و هوای دلم را بارانی کرد…
قلمتان پر توان باد.
یا علی مددی