جنت که خود به نام شبستان فاطمهست سجادهای به گوشه ایوان فاطمهست – فرمود مصطفی که فدایش شود پدر روحی که هست در تنم از آنِ فاطمهست – وقتی که روح فاطمه در جسم احمد است جان علی و آل علی، جان فاطمهست – ما سربلند و سینهستبر و سرآمدیم این اقتدار ما ز شهیدان …
تار و پود مصطفا یک لاله بود آنهم که… سوخت.
“فاطمه زن بود ولی نور بود! دیدهی حق بود که مستور بود… .”
داغ مادر هجده ساله رنگ مظلومیت از روی شیعه نشان غربت از مدینه تا نیائی نرود… بیا که تا نیائی گره از کار جهان وا نشود… .
بعد از دو سال که از دفنتان در تپهای که به نامتان ساختیم و پرداختیم گذشت، شرمساری ما دو چندان است. دو ساله است و اصلن زیاد است. شما را از دل خاکهای تفتیده جنوب و از بین رملهای فاو تحفص نکردیم که بیاوریمتان در بام شهر و سنگی روی مزارتان بگذاریم و الفاتحه! و …
“دستی به پهلو دستی به دیوار از بین کوچهها رد میشود بهار… .”
من رزقِ سالِ کشور را در شبهای فاطمیه میگیرم… . حضرت آقا. +
“نو روز که قابلی ندارد بیبی صد عید الاهی به فدایت مادر…”
از روزی که کار آماده سازی ارتفاعات روستای امیربیگ برای تشییع و تدفین دو پرستوی خونین بال گمنام در سالروز شهادت صدیقهی کبری –سلاماللهعلیها- در اردیبهشت ۹۰ تمام شد و مراسم به اتمام رسید، کسی از مسئولان و غیرمسئولان آجری روی آجر آنجا که حالا متبرک به حضور مسیحائی دو عاشق گمنام نگذاشته و نمیگذراد. …
در خبرها آمده بود که کمر مفتی مفتگوی دربار سعودیها در شب شهادت صدیقهی اطهر شکسته است. + امیدواریم خدا این مسرت اندکمان را با شکستن گردنِ این کج فهم وهابی به نهایت درجه برساند و به زودی زود و به حق مظلومیت مادرمان زهرا – سلاماللهعلیها- سلسلهی حیاتِ نحسِ صهاینه و وهابیون را از …