“یک روز به ارومیه مسافرت کردند. آن روزها ارومیه و مخصوصاً جادههای منتهی به آن امنیت چندانی نداشت. سال ۵۸ بود. حاج آقا حسنی، امام جمعه ارومیه به تبریز تشریف آورده بودند که همراه حاج آقا به ارومیه برگردند. ما همراه حاج آقا بودیم. به شهرستان خوی که رسیدیم، با ازدحام جمعیتی روبهرو شدیم که …
“فقط مراقب بچهها باش! لازم نیست به خاطر من مطبخ بروی. یک آبِ ساده هم که توی هاون بکوبی با هم میخوریم… .” – – – – برشی از مطلبی خواندنی از حیات طیبهی حضرت آقای بهجت تحت عنوان “آیتالله بهجت را میگویم” چاپ شده در ماهنامه فرهنگی اعتقادی موعود عصر. شماره شهریور۹۲
“بله، اگر به من اجازهی نوشتن ندهند میپوسم، نابود میشوم. ترجیح میدهم پانزده سال در زندان بمانم ولی در عوض قلمی در دستم باشد. تا جائیکه میتوانی هر از گاهی برایم نامه بنویس، با کوچکترین جزئیات، هرچه هست و نیست برایم بنویس. در همهی نامههایت از انواع جزئیات خانواده و مسائل به ظاهر جزئی و …
دو سال و اندی قبل، وقتی به جهت کار غیرمترقبهای تهران بودم و علاف و منتظر در ضلع جنوبِشرقی میدان انقلاب که تا دوستی بیاید سر قرار و برویم پیِ آن کارِ غیرمترقبهی فوری و فوتی، از سر بیکاری گز میکردم کتابفروشیهای آن حوالی را که “جانستان کابلستان” رضای امیرخانی را دیدم. یکی دو ماه …
امیرالمؤمنین علیهالسلام میخواهد به دنیا نشان دهد که؛ اصول اسلامی در همهی شرایط قابل پیاده شدن است. واقع قضیه هم هماین طور است. اصول اسلامی، شکل لباس امیرالمؤمنین نیست که اگر امیرالمؤمنین لُنگ میبست یا پیراهن میپوشید، امروز لازم باشد ما هم همآن کار را بکنیم! اصول اسلامی عبارتست از: عدالت، توحید، انصاف با مردم، …
ماه رمضان است اما ممنوعیت خوردن و آشامیدن و کشیدن سیگار در طول روز فراموش شده است. به نظر میرسد سیگار کشیدن به همراه خَلق جملههای کنایهآمیز تنها راه فراموش کردن واقعیت است. احمد، کشاورز جوان اهل فلامیه، با خنده میگوید: «اگر زورمان به اسرائیلیها نمیرسد، قدرتمان را به خدا که میتوانیم نشان دهیم… .» …
دوستان مطلع باشند که؛ در فقرهی معرفی کتابی که در خصوص پدر آسمانیام نوشتهام دیشب برنامهای در پارک موزه دفاع مقدس ساخته و پخش شد و امروز – سهشنبه- ساعت پنج و بیست دقیقهی بعد از ظهر، بخشی از آن از شبکهی اول سیما در لابهلای برنامهی شبهای شیدائی پخش خوهد شد. والله المستعان.
یکی که تو را تا به حال ندیده و هیچ تصویر و تصوری از تو ندارد و فقط چند خط از کتابت را خوانده، بیفتد پیِ یافتنِ نمرهی تلفنت و بعد اینکه پنچ نوبتِ پیدرپی زنگت بزند و در نوبتِ پنجم تلفنش را برداری و تمامِ هشت دقیقه را یک نفس انرژی و روحیه تزریقِ …
یادت مانده آن تیرماهِ داغ را که بردمت سر ِ مزار ِ شهدای هفتمِ تیر و “صد دقیقه تا بهشت” را برایت خریدم؟ یادت مانده یک شبه تمام کتاب را خواندی و برش گرداندی که من هم بینصیب نمانم و هر بار که در لابهلای کتابهایم چشمم میخورد به آن، یاد تو میافتم و خنکای …
روزی فراموش نشدنی در تاریخ خوی (گفتاری از برادر عزیزم، دکتر علیرضا مقدم- منتشر شده در صفحهی اجتماعی ایشان) سوم تیرماه سالروز حمله ارامنه به شهر خوی و دفاع مردم بیپناه شهر از آن در تاریخ سوم تیرماه ۱۲۹۷ شمسی است. به پاس گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان آنروزها، بخشهایی از نوشتهای را که سالها …
