انگار خسته از یک روز و شاید یک عمر کار در شهرِ غریب، پا دردش را بهانه کرد که دم غروب سفرهی دلش را باز کند کنار عصرانهی مختصری که در مغازهی محقر و قدیمیاش برایمان مهیا کرده بود و تا زبان به همراهیاش گشودیم که به رسم ادب و حرمتِ ریشِ سفیدی که داشت، …
کاش آن غرور و عُجب و نخوتِ جمع شده در دماغش آنقدر باد نمیکرد که یادش برود هماین شش هفت سالِ قبل بود که به هزار دوز و دغل، زمین و آسمانِ خدا را به هم دوخت تا مگر به عنوانِ مأمورِ خدماتیِ روزمزد در شعبهی دستِ چندمِ تشکیلاتِ عریض و طویلی که الان مسئول …
اصرار نود و یک درصدِ مردم بر ادامهی دریافت چندرغاز یارانه نشان داد که مردم، که عوام الناس، که طبقهی بیسواد جامعه، که آنها که سطح درک پائینی از اوضاع دارند، هیچ امیدی به تدبیر دولتِ بنفش ندارند. گیریم دولت و رسانههای دیداری و شنیداریِ تحتِ اختیارش یک ماهِ تمام جیغ بنفش کشیدند که؛ آی …
و این اولین و شاید آخرین تشییعِ جنازهای بود که دیدم کسی اشک نریخت و لبِ حسرت نگزید و از مرگِ میتِ تازه درگذشته متأسف و متأثر نشد. حتا دیدم نوهی مرحومِ روی تابوت در حالِ تشییع را که حق به جانب میگفت: چه خبر است این همه عمر! زندگی ۵۰ سال، ۶۰ سال، ۷۰ …
وَ تلک الْأَیَّامُ نُدَاوِلُهَا بَیْنَ النَّاس وَ لِیَعْلَمَ اللَّه الَّذینَ آمَنُوا وَ یَتَّخِذَ مِنکُمْ شُهَدَاء وَ اللَّهُ لَا یُحِبُّ الظَّالِمِین + و اینچنین است که خدایت ایام پر از فراز و فرود را بین شما پدید میآورد تا اهل ایمان خود را بنمایانند و از میان شما گواهانی برگزیند و اینچنین است که خدا اهل …
رفاقتی که میان گذاشتهای چنان پررنگ هست که هنوز بعد سی و یک سال از آن روز بهاری که رفتی و دل دوستانت بردی، هنوز و همیشه در یادشان باشی و بمانی و رفتنت را با روز و ماهش بیاد داشته باشند و مرا شرمندهی لطفی کنند که رد پای صفائی که در رفاقتت بود …
تو را اول بار یکی دو سال بعد از شهادتت شناختم. روایتت را – روایتِ فتحات- قبلتر اما شناخته بودم؛ با آن موسیقی ملایمِ حماسی و هشدار آلودی که راه به راه وسط سکانسهای مستندت میفرستادی و اول و آخر برنامه میشنیدیمش. سیدمهدی اما یکی دو سال پشت بند شهادتت عکسی از تو به من …
کاش میشد فنآوریای داشتیم که با آن میشد مثل همهی مناسبتهای ملی و مذهبی که به جمعیت هدفِ مناسبت پیامک تبریک Send to all میکنیم، به مناسبتِ روزِ بیست و دوم اسفند و روز شهید، پیامکِ مناسبتی Send to all کنیم به هزار هزار شهیدی که رفتند تا بمانیم… . روز شهید مبارک و ایکاش …
آموختم که؛ سمتِ تغییر در عالم از نیستی به هستی است. از شب است به روز از ظلمت است به نور از جماد است به حیات از عدم است به وجود از زمستان است به بهار و بار و برگ و شکوفه و جوانه شکوفه و جوانه و بهار در راه است… . فردا در …
اگر ذرات و کائنات و روح و جسم همه اسباب مشیت الاهیاند و ابر و باد و مه و خورشید و فلک همه در کارند که من، که ما، عمر به غفلت هدر نکنیم و متذکر پدیدهها باشیم و به فکر باشیم و دنبال ربط اشیاء و اسباب و پیشآمدها و اتفاقات باشیم؛ نمیشود و …