گفت: “زیبائی” در دل “سادگی” نهفته است یعنی تلاش کن که از پیچیدگی بپرهیزی و صاف باشی عین آئینه و ساده باشی عین پیراهنِ یک دست سفیدی که حتا یک لک رویش نیفتاده است. و گفت: درد دلهای آدمهای ساده، سوزی دارد که هیچ افزونهای قادر به خلق آن نیست و جز به آن لحن …
صبر سختترین عنصر انتظار است. و این وقتی شیرین میشود که در ناامیدانهترین لحظه، بارقهی رحمتی سوسو کند و بفهمی که تمام سختیها و شدتها و بلایا، از چشمِ کسی که باید، دور نبوده است. وَ أَنَّ سَعْیَهُ سَوْفَ یُرَىٰ… .+
میگفت: گاهی میان راه، بهترین انتخاب ایستادن و یا حتا نشستن و نفس چاق کردن است و نگاهِ دوباره به راهی که پیمودهای و آنچه که از راهت باقیست. و فکر کردن به اینکه؛ رفتن، رسیدن است. یعنی؛ مهم، قدم برداشتن است و قدم در جای درست گذاشتن. همین.
و فرمود: اسباب سوختن خلوص است و جز با آتشزنهی اخلاص آتش در خرمن عاشق نمیافتد و نمیسوزد و نمیشوزاند. الغرض اگر این را فراهم نکنی و نداشته باشیاش هر سهمی و هر تقدیری برایت مقدر است الا سوختن و ذوب شدن و رسیدن.
کسالت هرچند مختصر آقا تلنگری بود برای اهل نظر که قدر نعمت نفس گرم ایشان را به یاد بیاورند. که فرمود: «نعمتانِ مفقودتان؛ الصحّه و الامان» که متوجه این نکته شویم که وجودِ مغتنمِ پیرِ مرادمان امان و امنیت است و راحتمان از صدقه سر اوست. که شکر نعمت بودنش را به یاد و به …
مرد میانسال ساده دل که کلهم اجمعین وظیفهاش پر و خالی کردن استکان چای خورده شده و خورده نشده است و تِی کشیدن زمین و هر از گاهی که کسی نباشد، جواب دادن به تلفنهائی که چیزی از حرفهای مخاطبان ناشناسش سر در نمیآورد، برای خودش یک پا نویسنده است. ریزِ اوضاع و اتفاقاتی را …
و فرمود: صراط مستقیم رفتن و در صراط مستقیم ماندن اول از همه استقامت میخواهد!
زندگیش مثال اسمش بود؛ حنیفِ درستی درست زندهگی کرده بود و آنهمه راه پر پیچ و خم تا شهادتش را توانسته بود درست طی کند؛ آنقدر که درست به مقصد برسد. – گیریم چند سال دیرتر و جائی نه در جبهههای غرب و جنوب؛ هفده هجده سال بعد از جنگ و در حوالی شهر خودمان …
و کاش همه شب تا سحر و تا خودِ خودِ مطلع فجر لیلهی قدر بود و تو بودی و دوستانت و ما غرق در بحر بیحد عنایتش مشغول به صید مروارید ذکر علی و اولادش تا خودِ خودِ سپیده دمان… یعنی مباد شبی بی تو بگذرد عمرم و یعنی وصال آئینهای جز تو ندارد و …
ما را مهیای شنا در رود روان رمضان کن… مَحرمِ اندرونیِ منزلِ صاحبخانه. در جملهی دعوت گرفتهگان میهمانی. ما را به رمضانت برسان… . آمین.
