با خودم فکر میکنم حالا؛ در این روزهای راحت و صلح و سِلم کسی حاضرست از این آرامش تخدیر کنندهی بیحاصل دل بردارد؟ نمیدانم چرا میترسم این تخدیر این راحتطلبی این عادت به نبودن امام این دوری از روحِ جهاد و جهادگری یک روزی یک جائی کار دستمان بدهد… . نگرانم از این افیونِ روزمرگی …
عیسا که بیاید نور میآورد از آسمانِ چهارم و کلمهی خدا را که او خود کلمهی خدا بود؛ إِذْ قَالَتِ الْمَلَائِکَه یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّـهَ یُبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٍ مِّنْه اسْمُهُ الْمَسیح عیسَى ابْنُ مَرْیَم وَجیهًا فِی الدُّنْیَا وَ الْآخرَهِ وَ مِنَ الْمُقَرَّبِین… + عیسا که بیاید سپاهی از اهل انجیلِ راستین را میآورد برای یاریِ مرد …
حسابِ سال و ماه و روز و شب از دستِ دلم رفته بس که نبودهای تا سر و سامانشان دهی.. .
میدانم اگر بیائی بهار میآوری و باران و غنچه میشکوفانی در جان جهان حتا در دلِ سیاه و سختترین روزهای زمستان “گل همیشه بهارم نوای نایِ گلستان؛ خدا کند که بیائی…”
تا نیائی گره از کار جهان وا نشود… .
“بادا که به جوشش برسد کوشش این رود همپای تو پرچم بسپاریم به موعود… .”
تا نیائی بیرقِ سیاهِ ماتم و عَلَمِ سرخ انتقام از گنبد مفتونگر حسین پائین نمیآید که نمیآید… . بیا و خونِ هفتاد و دو ذبح عظیم را بستان و خونمان را فدای راهِ “خونِ خدا” گردان… .
از رخ نقاب برافکن که من خورشید را به پای تو پـــــر پــــــــــر کنم… .
انصاف نیست، وقتی خودتان گفتهاید: تَمامُ الحجِ لِقاءُ الامام (که یعنی تمامتِ حج در تشرف به دیدار امامِ عصر است) اینهمه حاجی هر سال از دور و نزدیک و با مرکبهای لاغر و فربه و نو و کهنه خود را به مناسک حج در مشاعر مقدسه برسانند و جز تک و توکی که به دیدارتان …
تو او را به مداد و کاغذ جوئی. کِـی یابی؟ – – – اسرار التوحید. محمدبنمنورمهینی