دل نامه ندانستم! توسط حسین شرفخانلو در سه شنبه, تیر 4, 1392 چو عاشق میشدم گفتم؛ که بردم گوهر مقصود! ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد… . + نوشتهی قبلی نوشتهی بعدی نوشتههای مرتبط آیه خوی دل نامه ذکر روزمرهها سفر شیعهگی نوستالوژی دنای خاطرهها جماعت خدا دل نامه سفر شیعهگی ویلچر راندن به اقیانوس آیتی پولیتیک جماعت خدا دفاع دل نامه روزمرهها شهیدانه شیعهگی یادداشتهای جنگی ۰۴