اِقرَ‌أ كِتابَك

تنها واژه‌ی تو خون است خون! ای خدای خون…

شمشیری که بر گلوی تو آمد هر چیز و همه چیز را در کائنات به دو پاره کرد: هر چه در سوی تو؛ حسینی شد و دیگر سو یزیدی. اینک مائیم وسنگ‌ها؛ مائیم و آب‌ها؛ درختان؛ کوهساران؛ جویباران؛ بیشه‌زاران… که برخی یزیدی‌اند و گرنه حسینی… خونی که از گلوی تو تراوید، هر چیز و همه …

صید در پی صیاد

چطور یک‌نفر ممکن است انتخاب کند که خود را در معرض یک تراژدی بگذارد؛ نزدیکِ مرگ و خون و اشک. ما هر سال این روایت را انتخاب می‌کنیم چون به آن نیاز داریم. به حماسه و شکوهی که اتفاق افتاده باشد محتاجیم. ما همیشه در این وقتِ سال به مرورِ روایت باورپذیرِ ارادت و ایستادن …

کرک و پشم!

… روزی ایشان [امام خمینی] با زبان بسیار ساده‌ای فرمودند: «برادران مسلمان و عزیز! شما یک کت و شلوار فاستونی پیدا کرده‌اید و می‌پوشید و با یک کت و شلوار، حالتان تغییر می‌کند و غروری پیدا می‌کنید، فکر نکرده‌اید که این فاستونی پشمی از کجا تهیه شده؟ آیا مواد این پشم، همان پشم نیست که …

دیدار دوست دیدن…

حج دو گونه است؛ حج عوام و حج خواص. حج عوام، قصد کوی دوست است و حج خواص قصد روی دوست. آن، رفتن به سرای دوست است و این، رفتن برای دوست. عوام به نفس روند تا در و دیوار ببینند و خواص به جان روند تا دیدار یابند. کسی که به نفس رود وجد …

یاد یار مهربان

و هنوز حسرت کتاب‌هائی که هنوز نخوانده‌ام با من است! و هر روز وقتی جمعی را مشغول و مشتعل کتاب‌ خواندن و کتاب خوردن می‌بینم و کسی را در فضای کتاب ساختن حال حسرت دلم بیش‌تر می‌شود… و کتاب یار مهربانی است که از جان عزیز است و چون دو دیده مغتنم و کارآمد و …

قضای آسمان این است و دیگر گون نخواهد شد!

یاد باد آن روزها که اول هر کاغذی که سوی هم روان می‌کردیم نوشته بود: للحق! و این “لِلحقِ” پررنگ‌تر از متن که اول حرف می‌آمد، یادمان می‌انداخت که حرف و کار و عمل و عکس‌العمل همه باید برای حضرت او باشد. یاد باد آن همه شور که در غوغای هجر تو شوره زار شد. …

فارنهایت ۹/۱۱

دوربین دیجیتالم را تازه خریده‌بودم و قلقش هنوز دستم نیامده‌بود. گرفتمش جلوی چشمم که فوکوسش را امتحان کنم و درست در همان لحظه هواپیمای دوم به برج جنوبی خورد، توده‌ی عظیم آتش در آسمان پدیدار شد و من از روی غریزه، دکمه‌ی شاتر را فشار دادم. بعد دوربین را پائین آوردم و عکس‌ها را عقب …

خشت اول

این کارهایی که از روی ایمان انجام می شود، مثل خشت‌های اولیه محکمی است که بنا را نگه می‌دارد. ممکن است این سنگ‌های زیرین دیده هم نشود، ولی اثر استحکامش هست. ذره ذره کارها و مقاومت‌های شما در آن لحظات سخت مثل قطره خونی در کالبد جمهوری اسلامی بوده و آن را زنده نگه داشته …

دغدغه

و اما در عرصه‌ی فرهنگ، بنده به معنای واقعی کلمه احساس نگرانی می‌کنم و حقیقتا دغدغه دارم. این دغدغه از آن دغدغه‌هائی است که آدمی به خاطر آن، گاهی ممکن است نصفِ شب هم از خواب بیدار شود و به درگاه پروردگار تضرع کند. – – – – دغدغه‌های فرهنگی. شرح مُزجی دیدگاه‌های فرهنگی رهبر …

موسیقی

موسیقی به هر ترتیب، از عوامل اساسی تبلیغات غرب است. دلیل این‌که از موسیقی به این شکل استفاده می‌کنند، این است که موسیقی برای تأثیرگذاری بر بشر، مانع عقل را در مقابل خود ندارد. موسیقی فقط به وسیله اعصاب دریافت می‌شود. یعنی احساسی که در موسیقی موجود است، فقط از راه اعصاب سمپاتیک و پارارسمپاتیک …