سفر قبله

امیرالحاج

دیگر هر جای دنیا که باشی ام‌روز باید برگردی به حرم، فرزند مکه! نمی‌دانم در جحفه اِحرام بستی یا یَلَملَم و یا این‌که بعد زیارت پیامبر و اجداد طاهرینت در مدینه از میقات شجره از هر کجا که مُحرِم شده‌باشی و دی‌روز هر کجای این دنیا که بودی ام‌روز آمده‌ای حرم و باید داخل یکی …

وَ فَدَیناهُ بِذِبحٍ عظیم

دزفولی‌ها رسم دارند حاجی‌شان که از مکه برگشت، به نشانه‌ی حاجی بودن صاحب‌خانه و به تعداد حج رفته‌های آن خانه، بیرق سبز کوچکی بزنند بالای درب و بعد به تعداد اولاد ذکور خانواده به آن بیفزایند. سال‌ها قبل این علامت را بالای بعض خانه‌های دزفول دیده‌بودم و رسم جالب مردم مهمان‌نواز دزفول و خاطره‌ی روزهای …

محمدرضا

پری‌روز از بروکسل یک کله آمده‌بود تا استانبول و از آن‌جا بعد معطلی در ترانسفر بین دو پرواز، پریده‌بود با عیال مربوطه تا فرودگاه ملک عبدالعزیز مدینه و بعد زیارتی مختصر و اقامتی کوتاه در هتل جوهره‌العاصمه، به هم‌راه زائران سنی مذهب ترک احرام بسته بود و با هزار زحمت و پس از کلی معطلی …

پس از باران…

بارانی که بارید هوای مکه را و هوای دل حاجیانش را بارانی کرد. مکه با آن‌همه خشکی و خشونتی که در جغرافیایش جاریست، پس از باران چنان لطیف شد که تو پنداری رحمت خدا بود قبل یومِ ترویه که دل حاجیان و مجاوران را بلرزاند و لطیف کند و مهیای عرفه و مشعر و منی… …

رجمِ شیطانِ رجیم

حجاج در ایام بین دو احرام که باید داخل حریم مکه بمانند و کاری به جز زیارت بیت‌الله‌الحرام و طواف مستحبی و نماز ندارند می‌توانند ۴۹ سنگی را که برای رمی جمرات سه گانه لازم دارند را از مکه جمع کنند. مستحب این است که سنگ‌هائی که با آن نماد شیطان رمی می‌شود از مشعرالحرام …

دو کبوتر عاشق

در پنجاه سالی که باهم زیر یک سقف بوده‌اند هیچ تصویر مشترکی بین‌شان ثبت نشده. حتی آن‌طور که دست‌گیرم شد، روی آن‌را نداشته‌اند که بخواهند پسر و دختر و عروس و داماد و نوه‌هاشان که همه استاد و دکتر و مهندسند و لابد گوشی هر کدام‌شان دوربین هم دارد و … ازشان عکس مشترک یادگاری …

سرم را سرسری متراش…

از دکتر و رئیس دانشگاه بگیر تا سلمانی و بساز بفروش و کارخانه‌دار و کوه‌نورد، همه جور آدمی با هر شغل و رده‌ای در کاروان ما یافت می‌شود. حق حُسن جور بودن جنس اهالی گروه دویست و چهارنفره‌مان در یک سطر و دو سطر ادا نمی‌شود اما می‌شود گوشه‌های تخصصی ارتباط مشاغل و سفر قبله …

اذا نودِیَ لِلصَّلاهِ مِن یَومِ الجُمُعَه

برادران اهل سنت تقید عجیبی به جماعت و جمعه دارند و حساسیتی مثال زدنی برای برپائی فرائض یومیه و علی‌الخصوص نماز جمعه. بی‌تجربگی کردیم که یک ساعت مانده به اذان ظهر زدیم بیرون که به عقل خودمان در شبستان مسجد جاگیر شویم و خطبه‌های این هفته‌ی مسجدالحرام را رصد کنیم. کسی هم نبود به‌مان بگوید …

حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد!

جمعه باشد ندبه باشد مکه باشیم تو نباشی؟ حیف نیست ما را تا این‌جا کشانده‌ای و رخ نمی‌نمایانی؟ حیف نیست تا این‌جا، تا لبِ آبِ حیات ما را بیاوری و تشنه برمان گردانی؟ حیف نیست یابنَ احمد؟

جمرات

هتل محل استقرار ما که جزء گروه قیمتی ممتاز! عملیات حج۹۱ است در منتهی الیه عزیزیه جائی در نزدیکی منا قرار دارد. اینترنت بر خلاف هتل مدینه، فقط در لابی خط می‌دهد و این اهالی فضای مجازی را شب به شب از هر سوی هتل یک‌جا جمع می‌کند و هرکس یک سمت لابی دراندشت فندق …