تلخند

ثبت نام ایرانی

حالا که زیر و بم اتفاقاتی که در خلال انتخاباتِ این بیست ساله‌ی منتهی به دوی اسفند ۹۸ را تا جائی که قابل نوشتن و انتشار عمومی بود را نوشته‌ام، حیفم آمد از دو سه روزی که در خلال ثبت نام داوطلبانِ این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی، در فرمانداری مستقر بودم ننویسم. قرار …

دلی که از عزا به در آمد

تنور انتخابات سال ۹۶ هنوز گرم نشده بود که خدا علی را به‌م داد. روز ملی شدن صنعت نفت. ۲۹ اسفند  ۹۵ که لابد اگر دوره، دوره‌ی مصدق بود، در و همسایه و قوم و اقربا، با وزن و قافیه‌ی “علی” و “ملّی” کلی شعر و سرود و قوشما (بداهه‌ی چهار پاره‌ی ترکی) برای تولدش …

وزن و وزن‌کشی

انتخابات بعدی در خرداد ۹۲ برگزار شد و باز دو صندوق داشت. یکی برای معلوم کردن رئیس جمهورِ بعدِ احمدی‌نژاد و دیگری برای مسند نشینان شوراهای اسلامی شهر و روستا در دوره چهارمش. سومین دوره‌ی انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا هم‌زمان با انتخابات مجلس خبرگان در سال ۸۵ برگزار شده بود و علی‌القاعده باید …

امان‌الله خان!

انتخابات سال ۹۰ در حالی برای تعیین مستأجران چهارساله‌ی ۲۹۰ صندلی سبزِ ساختمان هرمی شکل خیابان بهارستان تهران در ۱۲ اسفند برگزار شد، که من مسئول ناحیه ۲ شهرداری خوی بودم. چهار سال از استخدامم در شهرداری و دو سال از روزی‌که شهردار حکم کرد بروم ناحیه دو را تحویل بگیرم می‌گذشت. کار نواحی در …

رأی مردم را پاس بدارید!

انتخابات سال ۸۴، تست مثبت رسانه‌های نوپا بود. اینترنت داشت عمومی‌تر می‌شد و سایت‌های خبری داشتند شکل می‌گرفتند و وبلاگ‌ها بعنوان رسانه‌ای که همگان می‌توانستند به‌ش دسترسی داشته و از طریق آن، حرف و نگاه‌شان را منتقل کنند، در خدمت انتخابات آمده بود. تجربه‌ی ریاست هشت ساله‌ی خاتمی به سر رسیده بود و فضای سیاسی …

صندلی‌ای که خالی ماند

فضای سیاسی کشور، بعد از دوم خرداد ملتهب شد. تعداد روزنامه‎ها بصورت طراحی شده‌ای افزایش یافت و در کشوری که سابق بر آن، رئیس جمهورش تحمل یک مقاله‌ی نیمه انتقادی در روزنامه‌ای مثل “سلام” را نداشت و روزنامه به دست، مستقیم می‌رفت بیت رهبر که گله کند از تیتر و عنوان و مقاله‌ای در صفحات …

پول خون

هر بار هرکسی با توپِ پُر و به غیظ و غضب می‌آید تو که «یالاه! مُرده ما را بدهید برویم! خودمان آمبولانس داریم!» ناگفته پیداست که خط و ربطش یک‌راست و بی‌هیچ پیچ و خمی برمی‌گردد به جابر و تحریکاتی که می‌کند و سوءاستفاده‌ای که از حال نزار صاحب عزای تازه عزیز از دست داده …

بین مخلوقات خدا فرق نگذارید؛ لطفا!

این یکی دیگر نوبر بود. حضرتی از حضرات تصمیم‌گیر و تصمیم‌ساز مدیریت شهری در دوره‌ی قبلی که به قوه‌ی عکس‌های تو دل برو و شعارهای توخالی و وعده‌های انتخاباتی رفته بود در پارلمان شهری و خدا کمک کرد و این دوره رأی نیاورد و به معنی واقعیِ کلمه، شورا را از دست او آزاد کرد …

کاغذِ آماده

ما ترک‌ها وقتی از بهبود مریضی ناامید باشیم و نخواهیم ناامیدی‌مان را به زبان بیاوریم و بگوئیم «امیدی به شفایش نیست»، در جواب این سوال که می‌پرسند «حال مریض چطورست؟» می‌گوئیم «آللاه ایکی شفادان بیرین وئرسین» یعنی خدا یکی از دو شفا را شامل حالش کند؛ یا شفای برخاستن از بستر بیماری و یا شفای …

جائی‌که کسی نبیندت!

از همه منافع مرزی بودن شهرمان، نصیب سازمان ما مجهول‌الهویه‌هائی است که توی کوه و کمرِ نوار مرزی حین عبور غیرمجاز پای‌شان سُر می‌خورد و با سَر می‌روند ته دره و تا برف‌ها آب شوند مهمان یخ و قندیل‌های دره‌اند و بهار که رسید و برف‌ها که آب شد، اگر چیزی ازشان مانده باشد و …