سالی یکبار بیشتر بهشان مرخصی نمیدهند. آن یکبار را هم تا بیاید و برسد به ولایتش در آذربایجان دو سه روز تمام باید پشت رول دنده بکشد که مگر بیاید و برسد و خستگی شصت هفتاد ساعت رانندگی از جانش در نرفته دوباره برگردد سر پستش در بندر. آفتابِ سوزانِ آنجا چهرهاش را سوزانده و …
آنقدر که روی لابیها و لابیگرهای ریز و درشت و کاربلد و کار نابلد حساب میکنیم و کردهایم، روی تأثیر ارادهی خدا و قدرتِ بلامنازع و بلاشریکی که دارد حساب نمیکنیم و نکردهایم و شرک از این بالاتر که در عالَم، مؤثری غیر خدا را مؤثر بدانیم و روی تأثیرش و برای تأثیرش لابی کنیم؟ …
ریگی میگفت: دو سه ماه قبل از دستگیری علاقهمند به کتابهای شهید مطهری شدم… این اواخر یکی از کتابهای شهید مطهری را خواندم که این کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بود. ناگهان در اواسط کتاب احساس کردم که دارم شیعه میشوم و کتاب را زدم به دیوار و گفتم: «مطهری، دیگر داری من را …
یکی دیگر از ویژگیهای خوبِ آدمی که به قولِ خودش “از تخت” ( ونه از اصل!) افتاده این است که؛ آدم را به دور از شیوههای مرسوم و متعارف در عالمِ سیاست و نه با عناوین و تصنعات، که با اسم کوچک و با صمیمیت خطاب میکند. و تو انگار کن که از تخت افتادن، …
برای مردمی که در بندِ بندهای آئیننامههای افزایشی و کاهشی درآمد و سود سپرده و نرخ تنزیل و محاسبهی ارزش افزودهاند، افزایشی اتفاق نخواهد افتاد الا فزونیِ مقدار حرص و آز و طمع و دست نیافتن به آرامشی که در پس فراغت از دنیا و ما فیها نهفته است! این قاعده، در مورد آنها که …
بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینهتوزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار میدهند؛ و با دلسوزیهای بیمورد و اعتراضهای کودکانه میگویند: جمهوری اسلامی سبب دشمنیها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادیشان افتاده است! چه خوب است این سؤال پاسخ داده شود که: ملتهای جهان سوم …
امید امام به نونهالانِ نورستهای بود همآن سربازان در گهواره همآن فدائیانِ سر از پا نشناخته که خاکِ راهِ قدمهای امام، توتیای چشمانشان بود و به اشارهی انگشت امام، هزار کار ناشدنی را شدنی کردند و فعل توانستن را برای حال و آیندهی انقلاب صرف کردند. امیدِ امام بود که به جوان و جوانی باور …
سؤال اساسی من این است: اصلن چرا باید با شیطان سر یک میز نشست و فرعونیت شیطانیاش را به رسمیت شناخت تا توهم سلطهاش گل کند و قمپز در کند که؛ همهی گزینهها روی میز است! یا که؛ گزینهی نظامی روی میز است! و اصلن چرا وقتی اتکای به نیروی درونزای انقلابی میتواند هزار و …
یکی از عوامالناسِ کم سواد که بعد از نیم روز انتظار در صفِ توزیعِ سبدِ کالا موفق به دریافت اقلامِ سبد شده بود، با شعفی آمیخته به تردید از بغل دستیاش پرسید: روغن و برنج و مرغ و پنیرش را قدرتی خدا به هر زور و ضربی که بود گرفتیم. ولی فکر کنم، سبدش را …
از عمق تدبیر دولتِ اعتدالگرای یازدهم – شهره به تدبیر و امید – هماین بس که با ورود موج جدیدی از سرما به اقصی نقاط کشور، به تدبیری مثال زدنی، توانست ملت را در صفهای طولانیِ متراکمِ توزیعِ سبد کالا، خبردار و در سرمای استخوانسوز بهمن از صبح تا شب سر پا ایستاند تا که …