Month: دی ۱۳۸۶

گفت: برو پشت‌بوم

… گفتم: مامان یه گندی زدم، دعا کن درست شه! گفت: برو پشت‌بوم! – پشت ‌بوم؟ – برو رو به قبله وایسا، به امام حسین سلام کن، بگو : وقتی بچه بودم تو کوچه فوتبال بازی می‌کردیم. شیشه همسایه رو که می‌شکوندیم؛ بابام می‌رفت هم عذرخواهی می‌کرد و هم شیشه رو می‌داد عوض کنن. همیشه …

محرمیه

قافله رفت و مانده ام یوغ هوس بگردنم کی شود ای خدا که من راهی این سفر شوم … گوش کن… این بانگ جرس اشتران کاروان حسین -علیه السلام – است ،در امتداد شاهراه تاریخی آزادی و آزادگی ، که اینبار نیز تو را می خواند. که اینبار نیز تو را می خواهد … که …

غدیر

امـــــیر! دری که باغ بینش ما گشوده ای، هزاربار خیبری تر است … . . . غدیر،تجلی رحمانیت عام حی جلیل بود بر هبوط زدگان کره خاکی، که افلاکی شوند و دریائی. که کامل شوند و لایق عشق . که تو دست خدا بودی و گرمای دستت ،هرم بیعت بود با خدا ،وقتی در آن …

کلمه خدا

ـ ……… و آنگاه که از کسانش درجایگاهی شرقی کناره گزید و میان خود و آنان پرده هائی کشید؛ پس ما روح خود را نزدش فرستادیم و برای او همچون انسانی درست اندام نمودار شد. ـ مریم گفت: «من از تو به خدای رحمان پناه می برم، اگر پرهیزگار باشی.» ـ (جبرئیل) گفت:«همانا من فرستاده …