Month: مرداد ۱۳۸۸

استغفار کنید آقا!

آقای دکتر! حالا که بعد این همه قیل و قال و تحمیل هزینه های گزاف بر گرده ی هوادارن سابقتان!!!،‌یادتان افتاده که گند اسفندیار روئین تن را ماست مالیزاسیون کنید و فرموده اید : رابطه ما با مقام معظم رهبری از جنس اعتقادی و پدر و پسری است، لطف کنید در معیت رئیس دفتر عزیز …

معرفت دُرّ گرانیست به هر کس ندهندش!

ـ شما پسر همین شهیدید؟ و انگار که راز سر به مُهری را فاش کند، لا ینقطع ادامه داد که ایشون معلم ما بود. تو قره ضیاءالدین. ما هر بار که بیائیم خوی، می آئیم اینجا. هر چی هم حاجت داشته باشیم بهمون می ده … ـ گفتم: …. سلام برسونید! پی نویس: حالا هی …

با حوصله ی تنگ و دل سنگ چه سازم؟

عمو می گفت روزهای آن جائی که تو رفته ای – بهشت منظورش بود! – مثل روزها و ساعتهای ما نیست که زود زود بیایند و بگذرند و تو یک هو ببینی که ای دل غافل! سالهاست از کس و کارت بی خبری. می گفت هر هزار سال ما، یک لحظه ی آنجائی که الان …