Month: دی ۱۳۹۲

معجزه‌ی انقلاب

دفاع مقدّس وسیله‌اى شد براى این‌که استعدادهاى مکنون در انسانها، به شکل عجیبى بُروز کند. …مثلاً شهید باکرى؛ ایشان در آغاز جنگ یک جوان دانشجو است که تازه فارغ‌التّحصیل شده؛ شما نگاه کنید در عملیّات بیت‌المقدّس، در عملیّات خیبر، قبل آن در عملیّات فتح‌المبین، این جوان یک فرمانده‌ى زبده‌ى نظامى است که می‌تواند یک لشکر …

آدم‌های خوبِ شهر…

جوان بود و هیچ گمان نمی‌بردم که کاسبی به جوانی او، حساس به حسابِ ترازو و کم و زیادی پاره‌سنگش باشد. هیچ ظاهر متفاوتی از باقی کسبه و اهل بازار هم نداشت. بار اولی هم بود که از مغازه‌ی کم عرض و کوچکش خرید می‌کردم. دنبال سبزی نعنا بودم و او با گشاده‌روئی و بی‌آنکه …

عزای رضای آل محمد

در مشهد پر از زائر از لابه‌لای دسته‌جات عزاداری کیپ تا کیپ ایستاده از میدان شهداء تا باب‌الجواد – که راه ورودی به قلب توست– به هزار زحمت و مشقت خودم را رساندم تا صحن قدس. تا محل قرار. تا موعد دیدار. که به رسم هر سال و همه سال، از کمی مانده تا نیمه …

سرما هم سرماهای قدیم!

سابق بر سرمای استخوان‌سوزِ ام‌سال اطعمه و اشربه و اشیاء خوراکی فاسد شدنی در دمای محیط را می‌گذاشتند در یخچال که در دمای نزدیک صفر حفظ شود و فاسد نشود، اما با سرمائی که ام‌سال آمد و همه چیز و همه کس را به کام خود کشید، اطعمه و اشربه و اشیاء خوراکی را باید …

انک میتٌ و انهم میّتون…

با آن‌‌که دیگر جوان نبود، بیش‌تر روزها را روزه داشت چنان‌که ماه‌های رمضان را شصت و سه ساله بود که ناگهان تبی در تنش راه یافت. قرآن را که خود از سوی پروردگار برای مردم آورده بود، سراسر باز خواند آن‌گاه پرچم اسلام را به پرچم‌دارش (علی) سپرد و گفت: “این آخرین سپیده دمِ زنده‌گی …

مگر امت بمیرد؛ علی تنها بماند!

چشم فتنه را امیرِ قوم با دستِ نسلی درآورد که نه آزمون جنگ را دیده بودند و نه تجربه‌ی حضور در میدانِ انقلابِ پنجاه و هفت را. آتش فنته را دستانِ نوجوان و جوانی خاموش کرد که به دم مسیحائی امیر قافله‌ی صبر و بصیرت، تعلیم دین‌داری و ولایت‌مداری دیده بود و ثابت کرد: اگر …

یادگرفتنی‌ها

یاد گرفتیم که؛ برای گشودن گرهی که می‌شود با دست بازش کرد، نیازی به پای کار آوردن دندان نیست. یعنی؛ وقتی حرفی در شعاعی بیش از حد لازمش گسترده شود، تعداد نظرات و اِعمال سلیقه‌ها و انتظار افراد به شنیدن و عمل کردن به توصیه‌های نوعا خیرخواهانه، مساوی می‌شود با تعداد آن‌هائی که در جریان …

حضورالحاضر

از تو گفت و از کلاسی که معلمش تو بودی و به جای میز و نیمکت، پیت حلبی داشت و به جای بخاری، هیمه‌ی هیزم و طشتی آهنی که هیزم‌ها را درش روشن می‌کردید… و از قواعدِ تجوید که به شعرشان کشیده بودی و قانون ادغام و اخفاء و اظهار و حروف یرملون را با …

سرما

سرمای سخت ام‌سال بی‌سابقه است. و اگر نه بی‌سابقه، کم سابقه است. کسی یادش نیست و اگر هست، انگشت‌شمارند آن‌ها که در خاطرشان مانده؛ کـِی نشان‌گر دمای زیر صفر را در حوالی منفیِ سی درجه دیده‌اند؟ شاید این سختیِ سرما، طاقت از مردم گرفته که به ریز و درشت و راست و ناراست اوضاع شهر …