Month: بهمن ۱۳۹۲

غور در گذشته

مرور بایگانیِ نوشته‌ها سیر تصاعدی و تنازلی احوال آدم را در روزگاران گذشته می‌آورد روی نمودار. می‌فهمی که فرقِ حالِ دلت در بهمنِ دو سال قبل با اردی‌بهشت ام‌سال یا آذرِ شش سالِ گذشته در چه بوده و در کجا بودی و در کجائی و رو به کجائی! لذتِ غوطه زدن در نوشته‌هائی که هر …

رمزگشائی

پیرمردهای دنیا در هر شهر و قبیله‌ای با هر رسم و ادب و آئینی ساکن در هر جغرافیائی، هم‌سان و یک‌سان حرف می‌زنند و به یک شیوه از کوره به در می‌شوند و رمزگشائی از شیوه‌ی جلب رضایتِ یکی‌شان برابرست با کشف رمز همه‌ی آن‌های دیگر. پیرمردهای دنیا همه به یک اندازه دوست داشتنی و …

از اصل، از اسب، از تخت…

یکی دیگر از ویژگی‌های خوبِ آدمی که به قولِ خودش “از تخت” ( ونه از اصل!) افتاده این است که؛ آدم را به دور از شیوه‌های مرسوم و متعارف در عالمِ سیاست و نه با عناوین و تصنعات، که با اسم کوچک و با صمیمیت خطاب می‌کند. و تو انگار کن که از تخت افتادن، …

بنده‌ی آنی که در بند آنی!

برای مردمی که در بندِ بندهای آئین‌نامه‌های افزایشی و کاهشی درآمد و سود سپرده و نرخ تنزیل و محاسبه‌ی ارزش افزوده‌اند، افزایشی اتفاق نخواهد افتاد الا فزونیِ مقدار حرص و آز و طمع و دست نیافتن به آرامشی که در پس فراغت از دنیا و ما فیها نهفته است! این قاعده، در مورد آن‌ها که …

کژتابی

کار تو با این مردمان به کج رفته، سخت خواهد بود! با مردمی که از راه به درند و راه به کج رفته‌اند و خبر از این کجی و کژتابی ندارند… ما – من و این مردمِ به کجی خو گرفته – هزار سال بیش‌تر است که در برهوتِ بی‌امامی و در بیابانِ گمراهی و …

اعتدال به روایت امام

بعضی مغرضین ما را به اعمال سیاست نفرت و کینه‌توزی در مجامع جهانی توصیف و مورد شماتت قرار می‌دهند؛ و با دل‌سوزی‌های بی‌مورد و اعتراض‌های کودکانه می‌گویند: جمهوری اسلامی سبب دشمنی‌ها شده است و از چشم غرب و شرق و ایادی‌شان افتاده است! چه خوب است این سؤال پاسخ داده شود که: ملت‌های جهان سوم …

لَئِن شَکَرتم لاَزیدّنَّکُم

و خدا را شاکریم بابت ثانیه به ثانیه‌ و هر دم و بازدمی که در این سی و پنج سال در اتمسفر مقدس و انقلابیِ جمهوری اسلامی بر ما گذشت و در جانمان رفت که هر نفَسی که فرو می‌رفت مُمِد حیات بود و چون بر می‌آمد؛ مفرّح ذات… . و ز دست و زبانِ …

پای عهدی که بستیم؛ هستیم!

امید امام به نونهالانِ نورسته‌ای بود هم‌آن سربازان در گهواره هم‌آن فدائیانِ سر از پا نشناخته که خاکِ راهِ قدم‌های امام، توتیای چشمان‌شان بود و به اشاره‌ی انگشت امام، هزار کار ناشدنی را شدنی کردند و فعل توانستن را برای حال و آینده‌ی انقلاب صرف کردند. امیدِ امام بود که به جوان و جوانی باور …

گزینه‌هــــــــــــــــا

سؤال اساسی من این است: اصلن چرا باید با شیطان سر یک میز نشست و فرعونیت شیطانی‌اش را به رسمیت شناخت تا توهم سلطه‌اش گل کند و قمپز در کند که؛ همه‌ی گزینه‌ها روی میز است! یا که؛ گزینه‌ی نظامی روی میز است! و اصلن چرا وقتی اتکای به نیروی درون‌زای انقلابی می‌تواند هزار و …