دوستان سفر اربعین پارسال هی تماس میگیرند که امسال هم باهامان میآئی؟ و بیا و ته اتوبوس را باز برای تو و مهدی رزرو کردهایم و میگویم: دلم که لک زده برای اربعین در کربلا بودن و با شما تا آستان سیدالشهداء رفتن. اما مرخصی را چه کنم که بعد چهل روز مرخصی پائیزی در ترافیکیترین فصل سال، دیگر رویم نمیشود بگیرمش و تماسهای شما هربار داغ دلم را تازه میکند و یاد سفر شیرین کربلا را که با شما بودن شیرینترش کرد، در یادم میآورد!
میگویند این چیزها حالیشان نیست و باید همراهشان شوم و میگویم…
– – – –
فیالحال اگر کسی از حضرات رؤسای بالادستیِ ما که گاه گداری گذرشان به این حوالی میافتد و اینها را میخوانند، اگر این چند خط نامهی شرم حضور را خواندند و دلشان سوخت و بر دلتنگی ما به وصال آستانِ مَلَک پاسبان سید شهیدان رحم آوردند، اشارتی و غمزهی ابروئی بکنند، ما را کفایت است بفهمیم برگه را همین امروز و چهل روز پیشتر از موعد بگذاریم روی میز شیک و شکیلشان.
زیاده جسارت است.
نامه تمام!
= = = = =
مرتبطند: + + + + + +
دیدگاهها
ما جمعی از بچه های مسجد و هیئت از جناب (….) می خواهیم یک مرخصی ۱۰ روزه دیگر به حاجی حسین مان بدهد
والسلام…