شبی در منزل جانانه…

به نظر شما
کسی که برای کار غیر مهمی زنگ بزند به دوستی و دست بر قضا، تلفن رفیقش “دایورت” باشد روی خط تلفنی که وصل است به مضجعِ نورانیِ سلطان سریر ارتضاء، امام علی پسر موسا؛ “الرضــــاء” و یک‌هو دلش هُــــرّی بریزد پائین که در این سی ثانیه و در ازدحام هجمه‌ی صداهای دردمند و نیازآلوده‌ای که پیچیده داخل مکعبِ منورِ مقبره‌ی امام علی‌ٌالرضاالمرتضی کدام دردِ دلش بزرگ‌تر است و کدامش را پس و پیش کند و کدامش را نگوید و کدام را اول‌تر بگوید و دل ناگران باشد از این‌که نکند این ناگهان فرصت، زود دیر شود و سی ثانیه تمام شود و تلفن قطع، کدام را انتخاب کند؛
تنفس در نسیمِ وزانی که از طوس تا این‌جا پراکنده شده را یا پس و پیش کردن حوائجِ دنیا آلوده را؟
و خدا را سپاس که
همانِ رفیقم قبل‌تر یادم داده بود تا یادم باشد:
گر شبی
در منزل جانانه
مهمانت کنند
گول نعمت را مخور
مشغول صاحب‌خانه باش!

دیدگاه‌ها

  1. بنیامین

    با سلام
    به وبلاگ حقیر سر بزنید و ۲ نامه را که نوشته ایم در صورت امکان امضاء کرده و به دیگر دوستان فضای مجازی نیز اطلاع دهید که امضاء کنند. نامه اول خطاب به دکتر احمدی نژاد و تقدیر از زحمات ۸ ساله ایشان می باشد. نامه دوم خطاب به رییس قوه قضائیه در راستای محاکمه فتنه گران دروغگوی سال۸۸ و دشمنان رای ملت می باشد که متاسفانه ۴ سال است به دلایل نامشخص به تاخیر افتاده است. منتظر حضور و همکاری شما

  2. جایی میان ابرها

    و خوش به حال دلی که توی آن سی ثانیه به هیچ چیز فکر نکند و فقط هری بریز پایین.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.