آن اتفاق که اول و آخر و وسط و قبل و بعدش شیرین بود
آن اتفاق که حتی وقتی تمام شد شیرینیاش تمام نشد
آن اتفاق که اتفاقیترین اتفاق عالم بود و من محتاجترین به فضلی که داشت و سرشار بود
دارد انگار تکرار میشود…
ابر و باد و مه و خورشید و فلک انگار دوباره و دیگرباره
بیآنکه خبر از آنچه گذشت و آنچه خواهد داشته باشند،
دست به دست هم دادهاند که آسمان را به قدر یک کرشمهی خسروانی دیگر به رویم باز کنند… .
رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیر +