مولوى مَثلى دارد، من از آن خیلى لذت مىبرم؛
مىگوید: این آبها همهی پلیدیها را پاک مىکند -«یطهر» – نجاست خبثى و نجاست حدثى، هرچه واردش بشود، برطرف مىکند؛
اما این آب براثر آن مراجعات فراوان که همه را تمیز مىکند، خودش کثیف مىشود.
خوب، حالا چه کار کنیم؟ آب که کثیف شد، باید چه کارش کرد؟
آنوقت مولوى با آن ذهن وقّاد، نقّاد و ظریفبین مىگوید:
خودش عروج مىکند، بخار مىشود، بالا مىرود، باز باران مىشود و تمیز و نظیف برمىگردد…
من و شما باید عروج کنیم. هرچند وقت یکبار، به طور مستمر – هرکسى هرچه مىتواند – باید عروج کنیم،
بالا برویم و دورهاى ببینیم و برگردیم، تا این نظام تطهیر، باقى بماند.
خود «مطهّر» هم تطهیر بشود و نجاسات را تطهیر کند.
این عروج، با مطالعه، با تدبر و با فکر، بخصوص با توجه، ایجاد مىشود.
حضرت آقا. ۱۳۸۳/۰۷/۱۳ +