وقتی آقا میگوید: “فرهنگ؛
همآن چیزی است که حاضرم جانم را در راهش فدا کنم!”
و داغ و دغدغهشان فرهنگ و فرهنگ و فرهنگ باشد، نمیشود چهارده روز اول سالی را که تابلوی فرهنگ به سر درش نصب شده را از دغدغههای فرهنگی آقا نوشت و از چیزهای مهم دیگر ننوشت؟
گیریم حالا خیلیها به حق بگویند باید در مورد مرزبان شهید و طلبهی شهید آمر به معروف مینوشتی و ننوشتی!
دیدگاهها
ارجاعتون میدم به تعریف رهبری از فرهنگ:
فرهنگ یعنی باورهای مردم، ایمان مردم، عادات مردم، آن چیزهایی که مردم در زندگی روزمره با آن سر و کار دائمی دارند و الهامبخش مردم در حرکات و اعمال آنهاست…
حضرت آقا. سخنرانی اول فروردین نود و سه
حالا ببینید دو موضوع مطرح شده در قالب این تعریف قرار می گیرد یا خیر.