سال‌های بدون تو

آن اوائلی که ازدواج کردیم یک‌روز با عیال علیهاسلام رفتیم دانشگاه‌شان و قضا را رئیس دانشگاه که از قضا استادِ همسرم هم بود و به علیامخدره لطف داشت، ما را دید و به تعارف بردمان دفترش. چند کلامی که حرف زدیم، دستش آمد که عاشق روایت و نوشتن و خواندن و جمع کردن کتابم. (و بماند که جمع کردن و خواندن کتاب، لزوما منجر به رفع حجاب و دیدن باطن عالم نشده است برای کسی.) رفت و از اندرونی که با یک پنجره‌ی اُرسی از بیرونیِ دفتر جدایش کرده بود، یک دور تفسیر سه جلدی قرآن برایم آورد. رهاورد سفرش بود به گرجستان. نسخه‌ای منحصربفرد که عالمی تُرک‌زبان در حدود ۱۵۰ سال پیش در شهر تفلیس آن‌را به رشته تحریر درآورده و نسخه‌هائی از آن به جا مانده بودند.

و گفت که «قدیمی‌های ما جرأت داشتند و ما نداریم!» و حیرتم از نفهمیدن را که فهمید، این‌را اضافه کرد که «هر کسی که بلدست به هر نحوی بنویسد، باید بنویسد. راه که افتادی، بین راه یاد می‌گیری بهتر و درست‌تر نوشتن را. مهم آن قدم اول است و آن جرأت که قدم از قدم برداری و راه بیفتی… .»

کتاب «سال‌های بدونِ تو» بی‌شک آن قدم اول است که نویسنده‌اش برداشته است. «شمسی جلفا» نویسنده جوان کتاب که شهرشان همسایه شهر من خوی است، از سال‌ها قبل می‌نوشته بی‌آنکه بخواهد روزی را ببیند که جلسه رونمائی برای کتابش گرفته‌اند و او آن‌روز باید چادر چاقچور کند و بیاید برای شرکت در جشنی که به خاطر انتشار اولین کتابش برگزار شده است.

او «سال‌های بدون تو» را وقتی دانش‌آموز بوده می‌نوشته و آن سال‌ها نه خبری از لب‌تاب بود و نه خبری از گوشی‌های لمسی با صفحه نمایش درشت که بشود باهاشان نوشت و بماند که من، هنوز و هم‌چنان مخالفِ نوشتن با گوشی‌ام و نوشتن برای من آداب دارد و ادبِ اولش این است که با صفحه کلید متصل به کامپیوتر یا لب‌تاب باید نوشت!

نسخه اولیه رمان عاشقانه‌ای که او نوشته و پر از شخصیت و فراز و فرود و دلهره و فراق و وصال است، سال‌ها گوشه‌ی کتابخانه‌اش خاک می‌خورده تا روزی‌که بلای بی‌محابای کرونا، بی‌دعوت و بدون جنگ و خون‌ریزی تا وسط خانه همه‌مان آمد و زندگی‌هامان را چهارقفله کرد و سبک زندگی و مراوده و حشر و نشر مردم را. و خلق خدا را از کار و زندگی انداخت و مردمان ایران و جهان، بدون شلیک حتا یک گلوله، خوف کردند و خانه‌نشین شدند و شاید اگر این بسط‌نشینی نبود، شمسی یاد جزوه‌های قدیمی‌ش نمی‌افتاد و سراغ‌شان نمی‌رفت و مرورشان نمی‌کرد و از نو نمی‌نوشت‌شان و امروز «سال‌های بدون تو» متولد نمی‌شد. رمانی عاشقانه در ۶۳۷ صفحه به قطع رُقعی که انتشارات نامه مهر آن را در بهار ۱۴۰۱ منتشر کرده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.