ختم یکی از آشنایان است در یکی از شهرهای اطراف. در یک مسجد قدیمی که عمرش شاید از ضریب دو ی سن و سال من هم افزون تر باشد. از آن دسته مساجدی که تزئینات داخلی اش از چوب و رنگ و مقرنس های گچی است و تا دلت بخواهد حس نوستالوژیک تزریق می کند در روح آدم!
غرض، در خلسه ی سیر در آفاق و انفس مسجد نقلی و بی تغییر و تغیّر غوطه ورم که می شنوم از خطیب ِ بالای منبر که صلوات طلب می کند برای شادی روح حاجی فلان که فلان میلیون تومن نذر نوسازی! مسجد کرده… و یک آن همه ی لذت ِ سیر در در و دیوار و رنگ آمیزی و تزئینات چوبی ستون ها از سرم می پرد و سقلمه می زنم به بغل دستی ام که: مسجد به این خوش فرمی و سرپائی! و سر ِ حالی، نوسازی اش می کنند که چه؟ حیف این همه قشنگی نیست بکوبند و با خاک یک سانش کنند؟
می گوید: با خود مسجد کاری ندارند که! یکی دو تا از خانه های هم جوار را خریده اند. قرارست آن ها به مسجد اضافه شوند. بعدش می خواهند سقف مسجد را هم بردارند و بلندترش کنند.
و چشم من دوخته می شود به گنبد شیشه ای وسط سقف که محصور در بین ستون هاست و یادم می افتد شش سال قبل، در فصل چیدن آلبالو و گیلاس و در حین شوری که از انتخابات سوم تیر ۸۴ در ما تزریق شده بود، ناظر انتخابات صندوق مستقر در این مسجد بودم و چه امیدها (+) در دلم رُسته بود از به میدان آمدن مردی که می گفت از جنس ماست و مدافع گفتمان انقلاب و امام است و چه شوقی داشتم از پیروزی اش. و چه روزهای خوب در نظرم ساخته بودم برای ایرانی که او می خواست از نو بسازدش…
حالا بعد از شش سال و چند ماه و بعد از این همه اتفاق ریز و درشت که همه ی امید ما را نا امید کرد و همه ی شوق و شور و وحدت ما را فدای غمزه ی ابروی یار روئین تنش، یاد سقف زیبای آرزوهایم افتادم که درست زیر سقف همین مسجد ساخته بودمش و فهمیدم، باید! سقف ِ امیدهایم را از نو باید بسازم و این بار مرتفع تر و مستحکم تر. آن قدر رفیع که اگر روزی دوباره کسی آمد و ادعای هم سوئی کرد و وسط راه بُرید، خللی در من و امیدهای نو رُسته ام نیاید… و آن قدر مستحکم که تند باد حوادث از جا نلغزاندش…
دیدگاهها
بسم الله
…
ارتفاع سقف امیدهایمان را باید منطقی تر بسازیم.از فردی که آمده بود و فقط ادعای گفتمان خمینی کبیر را داشت انتظارتان بیش از اندازه بود.برخی انتظار داشتند که حتما باید فلانی مانند خمینی بگوید و مانند او هم عمل بکند ولی خیلی از روزها را باید شمرد تا یک خمینی دیگر بروز کند.رئیس جمهور را باید با کسی از جنس خودش مقایسه کرد نه با جنس رهبری.دولت را باید با دولتهای قبلی مقایسه کرد نه با ولی فقیه.احمدی نژاد در میدان مقایسه با دولتهای قبلی نمره ی قبولی را کسب کرده است ولی در اینکه آیا سرباز خوبی برای ولایت بوده یا نه هنوز نمیشود با قاطعیت حرفی را به زبان اورد.
در ضمن اگر خواستید سقفتان را ترمیم کنید بیل و کلنگ در بساطمان داریم کافیست یک زنگ بزنید تا با لباس کارگری در خدمت باشیم.
یا حق
================
حسین:
به قرائت من، هیچ کسی در قواره ی قیاس با امام راحل عظیم الشان مان نیست الا مولایمان حضرت آفتاب، سید علی خامنه ای.
به جمله ام دقته کنید. نوشته ام: مدافع گفتمان انقلاب و امام
نه شبیه امام و انقلاب!